ماه عشق پارت ۱۸
#مایا
پاشدم از رو زمین خواستم بزنمش اما جا خالی داد دستمو گرفت اومد پشتم یه دستشو بالای سینم گذاشت و منو گرفت بعد سرشو برد سمت گردنم کوک:واقعا فکر کردی خودت بلدی دختر من فقط کاراته بلد نیستم تکفاندوم بلدم من از تو بیشتر ورزش کردم من:اینارو به من میگی برو به اونی بگو که چیزی بلد نیست من وقتی اونور بودم بوکس کار میکردم کوک:نه بابا من:پسره ی عوضی منو گول میزنی میخواستم از دستش بیام بیرون ولی سفت گرفتم من:جونگ کوک ولم کن کوک:برای چی ولت کنم هوم ولت کنم که بزنیم ولت نمیکنم من:نمیزنم ولم کن کوک:نوچ و الکیم زور نزن چون نمی تونی در بری من:هوففف انگوشتاشو برد سمت گلوم سرمو گرفت بالا بعد سرشو برد سمت گردنم و سمت گلوم و دستشو آروم حرکت داد همینجوری داشت میرسید سمت سینه هام(فکر نمیکردم همچین چیزیو😅) من:کوک چیکار میکنی کوک:دارم لمست میکنم دستشو آروم رد میکرد من:جونگ کوک چرا گرم شد کوک:منم گرممه من:بپا آب نشی کوک:فعلا تو مراقب باش من:جونگ کوک داری تحریک میکنیا کوک:میدونم من:هوففف آروم رسید به سینم بالای سینم بود دستش بعد دستش رفت وسط سینم قشنگ منم چشمامو بسته بودم دستمو گذاشتم رو دستش کوک:چیه تحریک شدی من:آره کوک:پس باید مراقب باشم من:آره ولی اینجا کوک:یخورده همونجوری که دستم رو دستش بود همینجوریم دستشو حرکت داد دوباره و رفت پایین رسید به شیکمم دستشو همونجا نگه داشت منم دستم رو دستش بود کوک:مایا من:هوم کوک:میدونستی بدنت خیلی تحریک کنندس جوری که هر روز میخوام بدنتو لمس کنم من:خودت از من بیشتر بدنت تحریک کنندست اون اجرا هایی که من ازت دیدم صد دفعه سکته کردم کوک:نگو که طرفدارمون شدی من:شدم ولی من عاشق یکیشون شدم کوک:کیمون خندیدم گفتم به نظرت کیتون اون یکی دستشم گذاشت رو دستم اون یکی دستشو از زیر بغلم رد کرد و میکشید وسط سینم و رو شیکمم گذاشت اون یکیم همین طور اون یکی دستشو گذاشت رو دستم کوک:میخوام خودت بگی من:هومم خوب من عاشق یویشون شدم اونم یه پسر جذاب و قد بلند و هات بود کوک:خوب این پسر کی بوده که مایای من انقدر دوسش داره اسمش چی بوده من:خوب اسمش جونگ کوک بوده و هیچ تغییری نکرده فقط سکسی تر و جذاب تر شده کوک:منم عاشق یکی شدم من:کی کوک:حسودیت میشه ها من:بگو حالا از من خوشگل تر بود کوک:آره خیلی چشماش آبی بود بعد خیلی کیوت بود لبای خوشگلی داشت تو مدرسه بعد خیلی دست و پا چلفتی بود نمیدونم چرا ولی داشتم خرص میخوردم دستمو رو دستش فشار میدادم خندید گفت کوک:چیه حسودیت شد من:هوم نه اصلا کوک:برو خودتو سوسک کن من:آره خوب اسمش چی بود کوک:آخه دختره ی عنتر به جز تو کی تونیته قلب منو مال خودش کنه که به خودتم حسودیت شد حسود من:اینا همه من بودم کوک:کی تو مدرسه چشماش آبی بود
پاشدم از رو زمین خواستم بزنمش اما جا خالی داد دستمو گرفت اومد پشتم یه دستشو بالای سینم گذاشت و منو گرفت بعد سرشو برد سمت گردنم کوک:واقعا فکر کردی خودت بلدی دختر من فقط کاراته بلد نیستم تکفاندوم بلدم من از تو بیشتر ورزش کردم من:اینارو به من میگی برو به اونی بگو که چیزی بلد نیست من وقتی اونور بودم بوکس کار میکردم کوک:نه بابا من:پسره ی عوضی منو گول میزنی میخواستم از دستش بیام بیرون ولی سفت گرفتم من:جونگ کوک ولم کن کوک:برای چی ولت کنم هوم ولت کنم که بزنیم ولت نمیکنم من:نمیزنم ولم کن کوک:نوچ و الکیم زور نزن چون نمی تونی در بری من:هوففف انگوشتاشو برد سمت گلوم سرمو گرفت بالا بعد سرشو برد سمت گردنم و سمت گلوم و دستشو آروم حرکت داد همینجوری داشت میرسید سمت سینه هام(فکر نمیکردم همچین چیزیو😅) من:کوک چیکار میکنی کوک:دارم لمست میکنم دستشو آروم رد میکرد من:جونگ کوک چرا گرم شد کوک:منم گرممه من:بپا آب نشی کوک:فعلا تو مراقب باش من:جونگ کوک داری تحریک میکنیا کوک:میدونم من:هوففف آروم رسید به سینم بالای سینم بود دستش بعد دستش رفت وسط سینم قشنگ منم چشمامو بسته بودم دستمو گذاشتم رو دستش کوک:چیه تحریک شدی من:آره کوک:پس باید مراقب باشم من:آره ولی اینجا کوک:یخورده همونجوری که دستم رو دستش بود همینجوریم دستشو حرکت داد دوباره و رفت پایین رسید به شیکمم دستشو همونجا نگه داشت منم دستم رو دستش بود کوک:مایا من:هوم کوک:میدونستی بدنت خیلی تحریک کنندس جوری که هر روز میخوام بدنتو لمس کنم من:خودت از من بیشتر بدنت تحریک کنندست اون اجرا هایی که من ازت دیدم صد دفعه سکته کردم کوک:نگو که طرفدارمون شدی من:شدم ولی من عاشق یکیشون شدم کوک:کیمون خندیدم گفتم به نظرت کیتون اون یکی دستشم گذاشت رو دستم اون یکی دستشو از زیر بغلم رد کرد و میکشید وسط سینم و رو شیکمم گذاشت اون یکیم همین طور اون یکی دستشو گذاشت رو دستم کوک:میخوام خودت بگی من:هومم خوب من عاشق یویشون شدم اونم یه پسر جذاب و قد بلند و هات بود کوک:خوب این پسر کی بوده که مایای من انقدر دوسش داره اسمش چی بوده من:خوب اسمش جونگ کوک بوده و هیچ تغییری نکرده فقط سکسی تر و جذاب تر شده کوک:منم عاشق یکی شدم من:کی کوک:حسودیت میشه ها من:بگو حالا از من خوشگل تر بود کوک:آره خیلی چشماش آبی بود بعد خیلی کیوت بود لبای خوشگلی داشت تو مدرسه بعد خیلی دست و پا چلفتی بود نمیدونم چرا ولی داشتم خرص میخوردم دستمو رو دستش فشار میدادم خندید گفت کوک:چیه حسودیت شد من:هوم نه اصلا کوک:برو خودتو سوسک کن من:آره خوب اسمش چی بود کوک:آخه دختره ی عنتر به جز تو کی تونیته قلب منو مال خودش کنه که به خودتم حسودیت شد حسود من:اینا همه من بودم کوک:کی تو مدرسه چشماش آبی بود
۶.۸k
۲۲ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.