جرقه عشق پارت ۵۶
من:مردم😂😂😂🤣🤣🤣🤣 کوک:الکی بود😐 بعد دیگه نخندیدم عصبی نگاه کرد (بد کردی 😐😂😂😂😂😂😨دیگه از حد گذشت😐😂😂) بعد من جلو رو نگاه کردم رفت تو اتاق درم بست منم کاری نکردم چون سگی شده الان (سگی برو نگاش کن شبی جن شده😐☻👻😨😂😂😂🤣🤣🤣🤣نه نرو میمیری😂) فکر کنم الان مغزش کار نمیکنه بلند شدم آروم رفتم جلو در اتاق اومدم در بزنم یهو در باز کرد و کمر منو گرفت کشید برد تو اتاق منم هیچ کادی نمیکردم و فقط بهش نگاه میکردم سرمو اینه این گربه ها کج کردم خندش گرفت کوک:خیله خوب خیله خوب میخوای من کاریت نداشته باشم من:ببخشید بعد اونور و نگاه کرد مثلا قهر کرد بعد رفت سمت دیوار منم ول کرد و چسبید به دیوار من:عزیزم الان قهر کردی کوک:قهلم من:آخه دلت میاد با من قهل کنی ببخشید دیگه نمی کنم بابا قهر نکن عشقم بعد رفتم جلو هنوزم اونور و نگاه میکرد یه از گوشه چشم نگاه کرد منم قیافمو پیشی کردم لب و لچمو آویزون کردم و نگاش کردم بعد چشماشو بست من بیشتر کردم کوک:نکن اونجوری من:چلا نکنم وقتی قهلی بعد دیگه طاقت نیاورد و رفت بیرون منم دنبالش رفتم باهمون قیافه من:عشقم تو لو خدا قهل نکن دلت میاد با من قهر کنی دور آشپز خونه میچرخید دویید منم دوییدم یهو برگشت سمتم و منم رفتم تو بغلش اونم بغلم کرد کوک:عشقم چرا اینکار و میکنی دوست داری سکتم بدی من:نه
۲۵.۷k
۰۷ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.