یادمه وقتی کوچیک بودم،
یادمه وقتی کوچیک بودم،
یجا خوندم نوشته بود تو ژلوفون منی یعنی وقتی تورو دارم دیگه لازم نیست برم پیش دکتر و یه عالمه برام نسخه بنویسه یه عالمه داروی های تلخ به خوردم بده تا رو به راه شم تو مسکن منی با خنده های شیرینت دردو از خاطر من میبری
وقتی تو باهام حرف میزنی هیچیو نمیبینم حواسم به هیچی نیست جز حرفا و دلبری کردنت
تو ارامش منی میون این همه هیاهو...
بزرگتر که شدم یه روز که از درد به خودم میپیچیدم پیامم داد با دیدن نوتیف پیامش درد از یادم رفت باهم حرف زدیم یک ساعت، دوساعت، سه ساعت تا... ساعت دوازده شب شد خسته شد به هرحال اون هر روز کار میکرد داخل چت خوابـش برد.. و باز من موندم و یه عالمه درد دردی که فقط با بغل کردنت از بیـن میـره!
(◉‿◉) دلتــنگمو با هیچکــسم میل سخـن نیست (◉‿◉)
¹⁴⁰¹/⁵/²
ساعت:¹¹:³
یجا خوندم نوشته بود تو ژلوفون منی یعنی وقتی تورو دارم دیگه لازم نیست برم پیش دکتر و یه عالمه برام نسخه بنویسه یه عالمه داروی های تلخ به خوردم بده تا رو به راه شم تو مسکن منی با خنده های شیرینت دردو از خاطر من میبری
وقتی تو باهام حرف میزنی هیچیو نمیبینم حواسم به هیچی نیست جز حرفا و دلبری کردنت
تو ارامش منی میون این همه هیاهو...
بزرگتر که شدم یه روز که از درد به خودم میپیچیدم پیامم داد با دیدن نوتیف پیامش درد از یادم رفت باهم حرف زدیم یک ساعت، دوساعت، سه ساعت تا... ساعت دوازده شب شد خسته شد به هرحال اون هر روز کار میکرد داخل چت خوابـش برد.. و باز من موندم و یه عالمه درد دردی که فقط با بغل کردنت از بیـن میـره!
(◉‿◉) دلتــنگمو با هیچکــسم میل سخـن نیست (◉‿◉)
¹⁴⁰¹/⁵/²
ساعت:¹¹:³
۵۳.۸k
۰۲ مرداد ۱۴۰۱