ماه
ماه
شبگردی آواره است
که چادرت را کنار میزند
خورشید
دیوانهای
که خود را به جنون ظهرگاه بیابانت میزند
من اما نه ماهم، نه خورشید
یک شب تو را میدزدم
و شمشیر میکشم
به روی تمام دنیا
تا فراموشت کنند
شبگردی آواره است
که چادرت را کنار میزند
خورشید
دیوانهای
که خود را به جنون ظهرگاه بیابانت میزند
من اما نه ماهم، نه خورشید
یک شب تو را میدزدم
و شمشیر میکشم
به روی تمام دنیا
تا فراموشت کنند
۶۴۴
۰۸ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.