عاشقانه
به آیینت قسم حتی قلم هم گیج ولرزان شد تمام شعرمن
از شوق تو گیسو پریشان شد
درد دارم، درد میدانی عزیزم درد چیست؟
درد بر دنیای من فرمان روایی میکند
دست هایت دست هایم را نمیگیرد ولی
چشم هایت چشم هایم را هوایی میکند
سالها غير از خدا در قلب من چيزى نبود
حاليا اما پرى رويى خدايى مى كند
از شوق تو گیسو پریشان شد
درد دارم، درد میدانی عزیزم درد چیست؟
درد بر دنیای من فرمان روایی میکند
دست هایت دست هایم را نمیگیرد ولی
چشم هایت چشم هایم را هوایی میکند
سالها غير از خدا در قلب من چيزى نبود
حاليا اما پرى رويى خدايى مى كند
۸.۸k
۰۹ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.