پارت 2
پارت 2
ازم پرسید اسمت چیه
یونا : تهیونگ ولش کن
تهیونگ : نشنیدی چی گفتم اسمت چیه ( با داد)
همه ی دخترا شروع کردن به حرف زدن درباره ما
داشتم از خجالت آب میشدم اروم گفتم اسمم ا.ت
یونا
نمی تونستم ببینم که ا.ت داره از خجالت آب میشه پاشدم برم بزنم تو صورت تهیونگ که ا.ت دستم رو گرفت آروم گفت ولش کن برگشتم نشستم سر جام
بعد چند دقیقه جونگ کوک آمد تو کلاس
تهیونگ
دیدم که جونگ کوک تا ا.ت دید آمد نزدیکش دستاشو گذاشت رو میز قبل از اینکه ازش بپرس که اسمش چیه یغشو گرفتم محکم زدم تو صورتش بعد بهش گفتم که قبل از اینکه اسم دختری رو بپرسی بپرس که دوست پسر داره یا نه
ازم پرسید اسمت چیه
یونا : تهیونگ ولش کن
تهیونگ : نشنیدی چی گفتم اسمت چیه ( با داد)
همه ی دخترا شروع کردن به حرف زدن درباره ما
داشتم از خجالت آب میشدم اروم گفتم اسمم ا.ت
یونا
نمی تونستم ببینم که ا.ت داره از خجالت آب میشه پاشدم برم بزنم تو صورت تهیونگ که ا.ت دستم رو گرفت آروم گفت ولش کن برگشتم نشستم سر جام
بعد چند دقیقه جونگ کوک آمد تو کلاس
تهیونگ
دیدم که جونگ کوک تا ا.ت دید آمد نزدیکش دستاشو گذاشت رو میز قبل از اینکه ازش بپرس که اسمش چیه یغشو گرفتم محکم زدم تو صورتش بعد بهش گفتم که قبل از اینکه اسم دختری رو بپرسی بپرس که دوست پسر داره یا نه
۳.۰k
۳۰ تیر ۱۴۰۳