حوس عشق پارت ۱۵

جونگ کوک گفت عا اون پرندهرو اونام اونور و نگاه کردن بعد جونگ کوک اومد جلو کوک:میرا بپر بعد پریدم جونگ کوک گرفتم تو بغلش تهیونگ:واتتت کوک:کیلو وات😐 ولی دست بردار نبودن میومدن جلو کوک:بابا کار من بود اون فقط دستش بود تهیونگ:اوکی ولش میکنیم کوک:هوففف جین:ولی خودت من:به جونگ کوکم نزدیک نمیشیدا ‌جین:نه دیگه شما میاید اینو کوک:چی یهو جیمین اومد منو گرفت برد سمت خودشون قشنگ دستمو گرفت بردم دستم از تو دست جونگ کوک رفت بعد افتادن به هوار جونگ کوک بعد نامجون قشنگ گرفتش بلندش کرد بردش تو اتاق کوک:میرا من:جونگ کوک کوک:دوست پسرت از الان مرد بیا پیشما من:میام تهیونگ:خوب کارش ساختس بعد بردنش تو اتاق شکنجه شروع شد جین نامجون جیهوپ و شوگا ریختن سرش قلقلک میدادنش صدا خندش میومد کوک:میراااااااااااااااااا
خدا:زهرمار😐
بعد ولش کردن بعد چند دقیقه منم دوییدم رفتم تو اتاق رو تخت افتاده بود یه دفع چشماشو باز کرد اومد بالا و لباشو چسبوندم رو لبام و دستشو گذاشت رو سرم و یه دست دیگشم رو کمرم گذاشت و بردم پایین تر لبامو مک میزد و میخورد منم دستمو گذاشتم رو سینش و زانومم گذاشتم وسط پاش بعد دستشو از رو سرم کشید پایین و گذاشت زیر گردنم همینجوری ادامه میدادیم بعد دیگه جدا شدیم دستمو رو سینش گذاشتم بعد دستشو گذاشت پس کلم زیر موهام و بیشتر کشیدم پایین منم یقشو گرفتم خودش منو نزدیک لباش کرد بعد لبامو گذاشت رو لبا خودش و دوباره لبامو مک میزد و میخورد بعد دیگه جدا شد هنوز دستش زیر موهام بود