فیک من فقط تورو میخوام...
//ازدیدتیاخواهرکوک//
خیلی نگرانش شدم اون دختر خیلی ضعیفه..
+الو..الو..لونا..الووو
جواب نمیداد بدو بدو لباسامو پوشیدمو از خونه زدم بیرونو سوار ماشینم شدمو رسیدم دم خونشون...زود اومدم پایینو رمز درو زدمو رفتم تو خونه...خ..خدایمن
_ل..ل..لونااااا
کیفم پرت شد زمین...خداجون...این دختر باخودش چیکار کرده؟انقدر صدای جیغم زیاد بود که همه جلوی در خونه جمع شدن...لونا بیهوشو بیجون رو زمین بودو از سرش خون میومد//ادمین:واییی دخترم مممرررددد.😱😱😭😭😭///معلوم بود که سرش به جایی خوردهه
+جججیییغغغ لوناااا هق هق لونااا جیییغغغ
رفتم سمتشو دستمو سمت سرش بردم پر خون بود
+لونااا نههه تروخدااا نرووو هق هق
کع یعدفه یه پسره با نگرانی اومد تو و با چیزی که دید شوکه شدو گریش گرفت...فک کنم لونارو میشناسه
+هق..هق..اقا لطفا..هق..کمک کککننننن
یه جوری جیغ زدم که بیچاره پرید هوا
با عجله لونارو بلند کردو سمت یه ماشین سرمه ای برد...سوار شدم..//پشت سوار شد//لونارو رو پام گذاشتم...شلوارم پرخون شد
+هق...لونا تروخدا..بمون..هق
به پسره نگاه کردم دیدم داره وحشتناک گریه میکنه صورتش خیس خیس بود...یعنی کی بود؟
رسیدیم بیمارستانو پسره فوری اومد لونارو بغل کردو برد بیمارستان....
_دکتر دکترررر..کمک....کمک کنیننن
&دکتر//چیشده اروم باشید
+اقا..هق....تروخدا کمکش کنین هققق...
&خیلی خوب پرستار
)پرستار/بله
&ایشون رو رو تخت بزارید
)چشم
دکترو لوناو پرستار رفتن تو اتاق عمل....بدنم داشت میلرزید...به دستام نگاه کردم...پر خون بود...گریم شدت گرفت...پسره داشت گریه میکردو نشسته بود یه گوشه و دستاشو گذاشته بود رو سرش...
)اقا و خانوم شما با ایشون چه نسبتی دارید؟
_من برادر ناتنیشم//الکی گفت//
+م..من خواهر شوهرشم
با این حرفم پسره که خودشو برادر ناتنیه لونا میدونست شوکه به من نگاه کرد...
)کی هم خونشه؟ ایشون به خون احتیاج دارن...خیلی خون ازشون رفته
+م..من فک کنم...شوهرشون شاید همخونش باشن..
_من ازمایش میدم
)خوبه اقا شما خودتونو اماده کنینو برید ازمایشگاه و شما خانم با شوهرشون تماس بگیریدو بگید بیاد
+ح..حتما الان....
ادامه دارد.......
دخترکمممممممممم😭😭😭😭😱😱💔💔💔حدس بزنین پارت بعد چه اتفاقی میافته😭💔
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
خیلی نگرانش شدم اون دختر خیلی ضعیفه..
+الو..الو..لونا..الووو
جواب نمیداد بدو بدو لباسامو پوشیدمو از خونه زدم بیرونو سوار ماشینم شدمو رسیدم دم خونشون...زود اومدم پایینو رمز درو زدمو رفتم تو خونه...خ..خدایمن
_ل..ل..لونااااا
کیفم پرت شد زمین...خداجون...این دختر باخودش چیکار کرده؟انقدر صدای جیغم زیاد بود که همه جلوی در خونه جمع شدن...لونا بیهوشو بیجون رو زمین بودو از سرش خون میومد//ادمین:واییی دخترم مممرررددد.😱😱😭😭😭///معلوم بود که سرش به جایی خوردهه
+جججیییغغغ لوناااا هق هق لونااا جیییغغغ
رفتم سمتشو دستمو سمت سرش بردم پر خون بود
+لونااا نههه تروخدااا نرووو هق هق
کع یعدفه یه پسره با نگرانی اومد تو و با چیزی که دید شوکه شدو گریش گرفت...فک کنم لونارو میشناسه
+هق..هق..اقا لطفا..هق..کمک کککننننن
یه جوری جیغ زدم که بیچاره پرید هوا
با عجله لونارو بلند کردو سمت یه ماشین سرمه ای برد...سوار شدم..//پشت سوار شد//لونارو رو پام گذاشتم...شلوارم پرخون شد
+هق...لونا تروخدا..بمون..هق
به پسره نگاه کردم دیدم داره وحشتناک گریه میکنه صورتش خیس خیس بود...یعنی کی بود؟
رسیدیم بیمارستانو پسره فوری اومد لونارو بغل کردو برد بیمارستان....
_دکتر دکترررر..کمک....کمک کنیننن
&دکتر//چیشده اروم باشید
+اقا..هق....تروخدا کمکش کنین هققق...
&خیلی خوب پرستار
)پرستار/بله
&ایشون رو رو تخت بزارید
)چشم
دکترو لوناو پرستار رفتن تو اتاق عمل....بدنم داشت میلرزید...به دستام نگاه کردم...پر خون بود...گریم شدت گرفت...پسره داشت گریه میکردو نشسته بود یه گوشه و دستاشو گذاشته بود رو سرش...
)اقا و خانوم شما با ایشون چه نسبتی دارید؟
_من برادر ناتنیشم//الکی گفت//
+م..من خواهر شوهرشم
با این حرفم پسره که خودشو برادر ناتنیه لونا میدونست شوکه به من نگاه کرد...
)کی هم خونشه؟ ایشون به خون احتیاج دارن...خیلی خون ازشون رفته
+م..من فک کنم...شوهرشون شاید همخونش باشن..
_من ازمایش میدم
)خوبه اقا شما خودتونو اماده کنینو برید ازمایشگاه و شما خانم با شوهرشون تماس بگیریدو بگید بیاد
+ح..حتما الان....
ادامه دارد.......
دخترکمممممممممم😭😭😭😭😱😱💔💔💔حدس بزنین پارت بعد چه اتفاقی میافته😭💔
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
۲۳.۲k
۰۴ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.