عاشقانه
اجـازه هـست کـه در یاد تو قدم بزنم؟
دو چشم مست تو را ماهِ من،قلم بزنم؟
اجازه هست که در بزم عاشقانهیِ شب
کنار ماه و ستاره، من از تو دم بزنم؟
اجازه هست که نقش نگاهِ پاکِ تو را
به روی بـومِ دلِ مبتلا به غـم بزنم؟
اجـازه هست مـنِ بیقرار و پـژمرده
گلابِ نـابِ تنت را به سـینهاَم بـزنم؟
اجازههست که درسجدهرو بهچشمانت
نمازِ عـشق بـخـوانـم، درِ عـدم بـزنـم؟
دو چشم مست تو را ماهِ من،قلم بزنم؟
اجازه هست که در بزم عاشقانهیِ شب
کنار ماه و ستاره، من از تو دم بزنم؟
اجازه هست که نقش نگاهِ پاکِ تو را
به روی بـومِ دلِ مبتلا به غـم بزنم؟
اجـازه هست مـنِ بیقرار و پـژمرده
گلابِ نـابِ تنت را به سـینهاَم بـزنم؟
اجازههست که درسجدهرو بهچشمانت
نمازِ عـشق بـخـوانـم، درِ عـدم بـزنـم؟
۷.۵k
۰۳ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.