تاریخ کوتاه ایران و جهان-209 (ویرایش 5)
تاریخ کوتاه ایران و جهان-209 (ویرایش 5)
__________________________________________
در سال 525 پ.{پیشازادروز}(قبل میلاد) ، در راستای گسترش دادن فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «خویشفرمائیگرائی» {1} و برچیدن فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» ، قلمروی «مصر» بدست «کمبوجیهء دوم» به قلمروی «شاهنشاهی ایران هخامنشی» افزوده شد (1)(2) . یادآوری می کنم که «مصر» ، سرچشمهء فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «برده دارسالاری» بود ؛ و از این کشور بوده است که این فرآوریشیوه ، برای هزاران سال ، به سرزمینهای پیرامونش فرافرست (صادر) می شده است .
ولی از دیدگاه من ، برای اینکه کار (پروژه) برچیدن فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» و برپاکردن فرآوریشیوهء «خویشفرمائیگرائی» در «مصر» به سرانجام خودش برسد ، دو گروه کار باید انجام می شد :
1- یادآسوده (مطمئن) شدن از توان داده ای (اطلاعاتی) و پدداده ای (ضداطلاعاتی) و ارتشی «شاهنشاهی ایران» دربرابر کنش های (اقدامات) کشورهای پشتیبان «برده دارسالاری»
__________________________________________________________
این کار در هنگامهء «داریوش بزرگ» و شاهنشاهان پس از او ، بویژه «اردشیر سوم» و «داریوش سوم» انجام نشد ، و پایابراین (بنابراین) همهء دستاوردهای «شاهنشاهی ایران هخامنشی» در رهمندی (در ارتباط) با برچیدن «برده دارسالاری» و برپا کردن «خویشفرمائیگرائی» ، ازدست رفت ، و اسکندر مقدونی با زورگیری کردن «شاهنشاهی ایران» ، توانست دوباره «برده دارسالاری» را در سراسر جهان برپا کند.
2- یادآسوده (مطمئن) شدن از توان برچیدن «برده دارسالاری» و برپا کردن «خویشفرمائیگرائی»
______________________________________________________________
در این رهمندی (ارتباط) ، چند گام می بایست برداشته می شد . نخست اینکه : پس از گرفته شدن «مصر» ، که نخستین گام از کار (پروژهء) بسیار بزرگ برپا کردن فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «خویشفرمائیگرائی» بود ، می بایست که سرمایه های برده داران «مصر» ، میان بردگان بخش (تقسیم) می شد ؛ ولی از این کار فرجاتر (مهمتر) ، این بود که پیش از لشگرکشی به «مصر» ، می بایست یک «سپاه یاوران نوخویشفرمایان» آموزش دیده فراهم می شد ، تا بتوانند به «بردگان نوخویشفرما شده» یاری برسانند تا آنها بتوانند کار فرآوری (تولید) را بردوش بگیرند . بایدیگی (ضرورت) بودن (وجود داشتن) چنین سپاهی ، آشکار است ؛ چونکه پس از هزاران سال برپا بودن «برده دارسالاری» ، خوی ناکنشگری (نا فعال بودن) در میان بردگان جا افتاده بود ، و دگرش دادن (تبدیل کردن) آنها به «خویشفرمایان» کنشگر (فعال) و خودگردان (مستقل) ، کار بسیار دشواری بوده است .
همانند این روش کار را میتوان در «تنددگرش (انقلاب) سفید» {2} محمدرضاشاه پهلوی دید : شاه برای ازمیان برداشتن فرآوریشیوهء «رعیت دارسالاری» (فئودالیسم) ، زمین «رعیت داران» را میان «رعیت ها» بخش (تقسیم) کرد ، ولی «سپاه ترویج و آبادانی» {3} را با کمی دیرکرد (تاخیر) پدید آورد ، «رعیت ها» هم که نمی دانستند که چگونه باید کار فرآوری (تولید) کشاورزی را پیش ببرند ، زمینهایشان را فروختند و به پیرامون های (حاشیه های) شهرهای بزرگ ، و بویژه تهران ، کوچ کردند و «پیرامون نشین» (حاشیه نشین) این شهرهای بزرگ شدند.
چرائی (دلیل) این ندانم کاری «رعیت های نوخویشفرما شده» ، این بود که «رعیت ها» برای سده ها ، یادگرفته بودند که در کار فرآوری (تولید) کشاورزی ، ناکنشگر (غیر فعال) باشند ، و چشمبراه دستورات «رعیت دار» و کارگذاران او باشند . به هر روی ، پیامد این «پیرامون نشینی» (حاشیه نشینی) ، نه تنها برای «ایران» ، بلکه برای همهء «جهان» ، یک زیان بسیار بزرگ را بهمراه خود آورد ؛ چون این «پیرامون نشین ها» (حاشیه نشین ها) ، به رویدادهای سالهای 1356 و 1357 ایران رنگی ویژه بخشیدند که از گسترده گوئی (توضیح) آن در اینجا خودداری می کنم.
پژوهشپایه ها (منابع تحقیق):
(1)
درنرم افزار جئاکرون ، کارنگارهء (نقشهء) سال 525 پ. را ببینید:
http://geacron.com/home-en/
برای دیدن کارنگارهء (نقشهء) هر سالی ، باید در "چابر (کادر) جستجو" ، آن سال را بنویسید و سپس دکمهء کنش (اینتر) را بزنید . رونهش (توجه) داشته باشید که سالهای پیشازادروز (قبل میلاد) را ، باید با یک نشانهء "رانا" (منفی) بنویسید.
(2)
https://en.wikipedia.org/wiki/Cambyses_II
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
دربارهء خویشفرمائیگرائی:
خویشفرمائیگرائی ، فرآوریشیوه ای (یک شیوهء تولیدی) است که در آن ، همهء مردم (بجز کودکان و نوجوانان) ، دارای سرمایه هستند ، و هرکس برای خودش «ارزش آفرینی» می کند ؛ و بهره کشی انسان از انسان را نمی توان در این فرآوریشیوه یافت . بواژگانی دیگر ، در این فرآوریشیوه
__________________________________________
در سال 525 پ.{پیشازادروز}(قبل میلاد) ، در راستای گسترش دادن فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «خویشفرمائیگرائی» {1} و برچیدن فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» ، قلمروی «مصر» بدست «کمبوجیهء دوم» به قلمروی «شاهنشاهی ایران هخامنشی» افزوده شد (1)(2) . یادآوری می کنم که «مصر» ، سرچشمهء فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «برده دارسالاری» بود ؛ و از این کشور بوده است که این فرآوریشیوه ، برای هزاران سال ، به سرزمینهای پیرامونش فرافرست (صادر) می شده است .
ولی از دیدگاه من ، برای اینکه کار (پروژه) برچیدن فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» و برپاکردن فرآوریشیوهء «خویشفرمائیگرائی» در «مصر» به سرانجام خودش برسد ، دو گروه کار باید انجام می شد :
1- یادآسوده (مطمئن) شدن از توان داده ای (اطلاعاتی) و پدداده ای (ضداطلاعاتی) و ارتشی «شاهنشاهی ایران» دربرابر کنش های (اقدامات) کشورهای پشتیبان «برده دارسالاری»
__________________________________________________________
این کار در هنگامهء «داریوش بزرگ» و شاهنشاهان پس از او ، بویژه «اردشیر سوم» و «داریوش سوم» انجام نشد ، و پایابراین (بنابراین) همهء دستاوردهای «شاهنشاهی ایران هخامنشی» در رهمندی (در ارتباط) با برچیدن «برده دارسالاری» و برپا کردن «خویشفرمائیگرائی» ، ازدست رفت ، و اسکندر مقدونی با زورگیری کردن «شاهنشاهی ایران» ، توانست دوباره «برده دارسالاری» را در سراسر جهان برپا کند.
2- یادآسوده (مطمئن) شدن از توان برچیدن «برده دارسالاری» و برپا کردن «خویشفرمائیگرائی»
______________________________________________________________
در این رهمندی (ارتباط) ، چند گام می بایست برداشته می شد . نخست اینکه : پس از گرفته شدن «مصر» ، که نخستین گام از کار (پروژهء) بسیار بزرگ برپا کردن فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «خویشفرمائیگرائی» بود ، می بایست که سرمایه های برده داران «مصر» ، میان بردگان بخش (تقسیم) می شد ؛ ولی از این کار فرجاتر (مهمتر) ، این بود که پیش از لشگرکشی به «مصر» ، می بایست یک «سپاه یاوران نوخویشفرمایان» آموزش دیده فراهم می شد ، تا بتوانند به «بردگان نوخویشفرما شده» یاری برسانند تا آنها بتوانند کار فرآوری (تولید) را بردوش بگیرند . بایدیگی (ضرورت) بودن (وجود داشتن) چنین سپاهی ، آشکار است ؛ چونکه پس از هزاران سال برپا بودن «برده دارسالاری» ، خوی ناکنشگری (نا فعال بودن) در میان بردگان جا افتاده بود ، و دگرش دادن (تبدیل کردن) آنها به «خویشفرمایان» کنشگر (فعال) و خودگردان (مستقل) ، کار بسیار دشواری بوده است .
همانند این روش کار را میتوان در «تنددگرش (انقلاب) سفید» {2} محمدرضاشاه پهلوی دید : شاه برای ازمیان برداشتن فرآوریشیوهء «رعیت دارسالاری» (فئودالیسم) ، زمین «رعیت داران» را میان «رعیت ها» بخش (تقسیم) کرد ، ولی «سپاه ترویج و آبادانی» {3} را با کمی دیرکرد (تاخیر) پدید آورد ، «رعیت ها» هم که نمی دانستند که چگونه باید کار فرآوری (تولید) کشاورزی را پیش ببرند ، زمینهایشان را فروختند و به پیرامون های (حاشیه های) شهرهای بزرگ ، و بویژه تهران ، کوچ کردند و «پیرامون نشین» (حاشیه نشین) این شهرهای بزرگ شدند.
چرائی (دلیل) این ندانم کاری «رعیت های نوخویشفرما شده» ، این بود که «رعیت ها» برای سده ها ، یادگرفته بودند که در کار فرآوری (تولید) کشاورزی ، ناکنشگر (غیر فعال) باشند ، و چشمبراه دستورات «رعیت دار» و کارگذاران او باشند . به هر روی ، پیامد این «پیرامون نشینی» (حاشیه نشینی) ، نه تنها برای «ایران» ، بلکه برای همهء «جهان» ، یک زیان بسیار بزرگ را بهمراه خود آورد ؛ چون این «پیرامون نشین ها» (حاشیه نشین ها) ، به رویدادهای سالهای 1356 و 1357 ایران رنگی ویژه بخشیدند که از گسترده گوئی (توضیح) آن در اینجا خودداری می کنم.
پژوهشپایه ها (منابع تحقیق):
(1)
درنرم افزار جئاکرون ، کارنگارهء (نقشهء) سال 525 پ. را ببینید:
http://geacron.com/home-en/
برای دیدن کارنگارهء (نقشهء) هر سالی ، باید در "چابر (کادر) جستجو" ، آن سال را بنویسید و سپس دکمهء کنش (اینتر) را بزنید . رونهش (توجه) داشته باشید که سالهای پیشازادروز (قبل میلاد) را ، باید با یک نشانهء "رانا" (منفی) بنویسید.
(2)
https://en.wikipedia.org/wiki/Cambyses_II
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
دربارهء خویشفرمائیگرائی:
خویشفرمائیگرائی ، فرآوریشیوه ای (یک شیوهء تولیدی) است که در آن ، همهء مردم (بجز کودکان و نوجوانان) ، دارای سرمایه هستند ، و هرکس برای خودش «ارزش آفرینی» می کند ؛ و بهره کشی انسان از انسان را نمی توان در این فرآوریشیوه یافت . بواژگانی دیگر ، در این فرآوریشیوه
۵.۰k
۰۶ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.