حوس عشق پارت۳۲
دیگه عطسه نکردم جونگ کوک موهامو درست کرد کوک:اون موقع یهو موهات و دادی بالا خیلی خفن و خوشگل شدی 😍 بعد رفتیم رو مبل نشستیم تهیونگ تلویزیون و روشن کرد جیهوپ:بچه ها هیچ کاری که نداریم که بیاید بریم بیرون یه جای تفریحی من یه جایو میشناسم بولینگ و همه چی داره من:وایی جونگ کوک بریم کوک:خیله خوب جیهوپ:پس پاشین بریم بعد پاشدیم رفتیم حاضر شدیم من یه نیم تنه مشکی پوشیدم زیاد کوتاه نبود با شلوارک لی مشکی من یه جواب مشکی تا زانو داشتم اونم پوشیدم بعد رفتیم من و جونگ کوک جدا رفتیم با یه ماشین دیگه رفتیم به اون جایی که جیهوپ گفت خیلی بزرگ بود و معلوم بود همجور بازی داره بعد رفتیم تو هیشکی نبود فقط ما بودیم اول رفتیم بولینگ کوک:بلدی من:آره کوک:اگه راست میگی ببینم من:خیله خوب بعد یه توپ برداشتم بعد قشنگ انداختم رفت خورد کلش ریخت من:دیگه حرف نزنیا😎😏🙂😂 بعد همه شروع کردن به زدن مال من و جونگ کوک خطا نمیرفت ولی بقیه😑 بعد اونجا یه باشگاه داشت سه تا مردم بودن جونگ کوک منم برد اونجا بعد جونگ کوک رفت رو تریدمیل میدویید بعد من رفتم جلوش بعد من رفتم رو تریدمیل کناریش وایسادم و میدوییدم بعد سرعتشو برده بودم بالا حالا دنبال کیلید خاموش میکشم هرچی میگشتم نبود من:جونگکوک این دکمه خاموشش کجاست کوک:همونجاست من:نمی تونم پیداش کنم بیا کمک تا با کله نیوفتادم رو زمین بعد اومد پایین مال منم وایسوند بعد اومد پایین
۵۱.۴k
۱۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.