Eternal Love

#Eternal_Love
پارت 4

داشتیم میرفتیم ب سمت در خروجی ک طرفتارای جونگکوک اومدن طرفمون
+ : من میرم بیرون تو برو پیش طرفتارات
داشتم میرفتم ک جونگکوک مچ دستمو گرف و منو ب خودش نزدیک کرد
_ : نه نرو لطفا پیشم بمون ...
یکم شوکه شدم و حرفی نزدم
جونگکوک رف پیش طرفتاراش
داشت ب طرفتاراش امضا میداد ک یهو ی صحنه عجیب دیدم
ی دختر بدنشو ب جونگکوک چسبوند و و میخواس لب جونگکوک رو ببوسه
جلوی چشممو گرفتم

** ویو جونگکوک

دختره رو هل دادم ولی هی خودشو بهم میچسبوند
دیدم ات اون صحنه رو دید و جلو چشمشو گرفته بود
رفتم سمتش ولی دختره مچ دستمو گرف
( علامت اون دختره % )
% : اوهه ددی بدجور عاشقت شدم باهام باش
_ : ک.صشعر نگو من عاشق یکی دیگم
محکم هولش دادم و افتاد زمین
رفتم پیش ات و دستاشو از چشماش برداشتم
_ : ات چیشده ؟
+ : داشتی دختره رو بوس میکردی جلوی چشمامو گرفتم
_ : خوشت نمیاد وقتی میبینی کسی ب دخترو بوس میکنه ؟
+ : فقط نمیخاستم ببینم همین
_ : ات .....
+ من باید برم فردا تو مدرسه میبینمت
دویید رف
دنبالش دوییدم و مچ دستشو گرفتم و برگشت طرف من اتفاقی لبامون محکم خورد بهم
تو ی چشم بهم زدن معتاد لباش شدم
ات از بوسه عقب کشید خیلی شوکه بود
+ : ب...ب...ببخشید


حمایت یادت نره بیبیم :)))