مردی با چند کاغذ کاهی
همکاری در دانشکده سما اسلامشهر داشتم که دکتری داشت کارش برنامه نویسی هلیکوپترهای فرسوده بود و درجه اش گروهبان !!! میگفت دکتری ام را که گرفتم رفتم پاسپورت گرفتم برای آمریکا روز پرواز وقتی به فرودگاه رسیدم متوجه شدم که ممنوع الخروج هستم همان روز تبدیل به افسر شدم و تمام مکاتباتم با دانشگاهی در آمریکا را می دانستند گفتم چطوری هم درس خواندی هم کار کردی اگه زیر دیپلم استخدام شدی چطوری کسی نفهمید؟ پاسخ جالبی داد گفت هر شب مطالعاتم را در چند کاغذ کاهی جمع آوری میکردم و فقط آن کاغذها را سر کار می بردم
۲۳۵
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.