انیمه زمانی که مارنی آنجا بود
انیمه وقتی مارنی آنجا بود روایتگر داستان دخترکی ۱۳ ساله به نام آنا است که نمیتواند خودش را با هم سن و سال های خودش وفق دهد و گمان میکند که خانوادهای که وی را به فرزندخواندگی گرفتهاند دوستش ندارند و فقط یک بار اضافی برای آنها است و در کنار تمام مشکلاتش با بیماری آسم هم دست و پنجه نرم میکند. دکتر خانوادگی آنا به مادرش میگوید که دخترش درحال افسرده شدن است و برای پیشگیری از این مشکل باید آنا را به یک سفر بفرستد تا این که هم بیماری آسمش بهبود پیدا کند و هم حال روحی اش. آنا خواسته یا ناخواسته می پذیرد که به این سفر برود و مدتی با خاله و شوهرخاله اش درون یک روستای زیبا هم خانه شود. در یکی از روزها وقتی که آنا مشغول گشت و گذار در محیط روستا بود متوجه یک عمارت قدیمی بزرگ می شود و حس عجیب و آشنایی به وی دست می دهد. گویی که در گذشته در آن خانه زندگی کرده است. در همان شب آنا خواب دخترکی با موهای طلایی و پوستی سفید را میبیند و بیشتر کنجکاو میشود که درباره آن عمارت تحقیق کند. در میان همین جستوجوها آنا آن دختر بچه که نامش مارنی است را پیدا می کند و با او دوست می شود. اما مارنی از آنا قول میگیرد که هیچ وقت دوستی آنها را به کسی نگوید بین خودشان بماند. تا این که...
من خودم با این انیمه اوتاکو شدم 🤩
حتما ببینینش خیییلی قشنگه
وقتی دیدین نظرتونو بهم بگین🦋
من خودم با این انیمه اوتاکو شدم 🤩
حتما ببینینش خیییلی قشنگه
وقتی دیدین نظرتونو بهم بگین🦋
۴.۰k
۲۳ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.