part 9
نازی~
حس کردم از حرفم ناراحت شد اخع ساکت شد
نازی خاک تو سرت که انقد خنگی
اه اه چیکار کنم الان؟!
ریدی نازی بدم ریدی!
_ اوممم ارتا
+ هوم .. بلع
_ ببخشید نمیخواستم ناراحتت کنم
+ ولش مهم نیس
دیدم دارع خودشو لوس میکنع خیلی بی اختیار پریدم بغلش هیممم...
ارتا~
اصن حوصله نداشتم داش از دلم در میاورد که گفتم مهم نیس ...
یهو پرید بغلم
واقعا الان این نازیه که مث کوآلا چسبیده بهم؟!
این منو میخواد یا نه؟!
اه نازی خو عین ادم بگو دوسم داری یا نه؟!
اوفففف!
_ نازی
+.....
_ نازی له شدم قشنگم
+ دوش دالم بچلونمت عه
حرفم با اومدن بچه ها قط شد ...
نازی از بغلم تکون نخورد
ارشام~
کااری ترخیص رو انجام دادیم رفتیم اتاق
که...
_ نازی خانم داداشم کمرش درد میگیره
+ نازی بیا پایین اون چه وعضشع
نازی هیچی نگف سرشو تو گردن ارتا قایم کرد :/
هن؟!
یعنی زن داداش دار شدم؟!
ارتا) عه چیکارش دارین خب؟!
دیگع بهشون گیر ندادیم رفتیم سمت ماشین که...
ارتا~
نازی تو بغلم بود هنوز حس خوبی داشتم
رسیدم پیش ماشین که گفتم
_ خو منو نازی با ماشین من میریم
+ اقا ارتا خواهر منو صاحب شدیا واسا کار داریم
_ بگین ؟
+ خب ببین ما با بچه ها اوکی کردیم بریم شمال.. میای ؟
اروم جوری که بچه ها نشنون به نازی گفتم..
_ نازی میری؟!
نازی) ادع تو بلی میام هیمم
_ نازی این مدلی حرف میزنی میدونستی خوردع میشی؟!
نازی) هیم
+ خب ارتا میای؟!
_ ارع میایم
+ هن ؟! میاین؟!
_ نازی هم میاد
+ ( وستا در عین اینکه تعجب کردع میگه) اوم اوکی
_ خب دیگع ما بریم
ارشام) برین؟ تو با کی ؟! با نازی؟
_ ارع بریم دیگه
+ اجیمو باید ببریم خونه
نازی) تو فوزول اجیت نباش بچه نیس ک
_ حال کردی:)
+ بیشعورو نگا اصن گمشو
خذافظی کردیم رفتیم سمت ماشین
...
«خوشگل وحشی»
حس کردم از حرفم ناراحت شد اخع ساکت شد
نازی خاک تو سرت که انقد خنگی
اه اه چیکار کنم الان؟!
ریدی نازی بدم ریدی!
_ اوممم ارتا
+ هوم .. بلع
_ ببخشید نمیخواستم ناراحتت کنم
+ ولش مهم نیس
دیدم دارع خودشو لوس میکنع خیلی بی اختیار پریدم بغلش هیممم...
ارتا~
اصن حوصله نداشتم داش از دلم در میاورد که گفتم مهم نیس ...
یهو پرید بغلم
واقعا الان این نازیه که مث کوآلا چسبیده بهم؟!
این منو میخواد یا نه؟!
اه نازی خو عین ادم بگو دوسم داری یا نه؟!
اوفففف!
_ نازی
+.....
_ نازی له شدم قشنگم
+ دوش دالم بچلونمت عه
حرفم با اومدن بچه ها قط شد ...
نازی از بغلم تکون نخورد
ارشام~
کااری ترخیص رو انجام دادیم رفتیم اتاق
که...
_ نازی خانم داداشم کمرش درد میگیره
+ نازی بیا پایین اون چه وعضشع
نازی هیچی نگف سرشو تو گردن ارتا قایم کرد :/
هن؟!
یعنی زن داداش دار شدم؟!
ارتا) عه چیکارش دارین خب؟!
دیگع بهشون گیر ندادیم رفتیم سمت ماشین که...
ارتا~
نازی تو بغلم بود هنوز حس خوبی داشتم
رسیدم پیش ماشین که گفتم
_ خو منو نازی با ماشین من میریم
+ اقا ارتا خواهر منو صاحب شدیا واسا کار داریم
_ بگین ؟
+ خب ببین ما با بچه ها اوکی کردیم بریم شمال.. میای ؟
اروم جوری که بچه ها نشنون به نازی گفتم..
_ نازی میری؟!
نازی) ادع تو بلی میام هیمم
_ نازی این مدلی حرف میزنی میدونستی خوردع میشی؟!
نازی) هیم
+ خب ارتا میای؟!
_ ارع میایم
+ هن ؟! میاین؟!
_ نازی هم میاد
+ ( وستا در عین اینکه تعجب کردع میگه) اوم اوکی
_ خب دیگع ما بریم
ارشام) برین؟ تو با کی ؟! با نازی؟
_ ارع بریم دیگه
+ اجیمو باید ببریم خونه
نازی) تو فوزول اجیت نباش بچه نیس ک
_ حال کردی:)
+ بیشعورو نگا اصن گمشو
خذافظی کردیم رفتیم سمت ماشین
...
«خوشگل وحشی»
۸.۰k
۰۷ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.