ابوقداره حسین قلی خان
#ابوقداره#حسین قلی خان
#مشاهیر#لر
#ایلام
حسین قلی خان والی مقتدر لُرستان پشتکوه (ایلام کنونی) ملقب به القابی مانند سردار اشرف، صارم السلطنه و ابوقداره، از والیان بسیار بانفوذ دوران قاجاریه و هم عصر ناصرالدین شاه قاجار بود. ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه برای برقراری امنیت در قلمرواش، بارها از وجود حسینقلی خان والی بهره برد و وی به علت شهامت و شجاعتش مورد توجه و لطف شاهزاده قدرتمند قاجار قرار گرفت به طوری که در زمان عروسی پسرش جلال الدوله، والی حسین قلی خان ابوقداره را به تهران دعوت کرد. در این سفر بود که حسین قلی خان با ناصر الدین شاه دیدار کرد و به پاس خدماتش مورد تشویق قرار گرفت و پسر ارشدش غلامرضا خان به ترتیب به القاب صارم السلطنه و فتح السلطنه مفتخر شدند.در سنگ نوشته های زیادی که از حسین قلی خان ابوقداره بر جا مانده است ویسرزمین تحت حکومت خود را نه "پشتکوه" بلکه "لُرستان فیلی" می نامید.
برای لقب "ابوقداره" حسینقلی خان، دلایل زیادی آمده است. از جمله دلایلی که برای این لقب میآورند معانی چون قوه و قدرت، پدر شمشیر است. «برخی میگویند [...] در زمان عثمانیها تعدادی از اعراب مرز ایران در چنگوله حمله کردهاند که به وسیله حسینقلیخان دستگیر و گوش آنها را بریده و سپس آزاد کرد تا قدرت والی به حکام بغداد برسد، [به همین خاطر] لقب ابوقداره گرفت.در تمام دوران حکومت حسین قلی خان ابوقداره هیچگونه تنشی بین والی و حکومت مرکزی به وجود نیامد. گرچه میتوان نوعی سیاست بیاعتمادی را از دو طرف نسبت به یکدیگر مشاهده نمود، به دلیل نیاز متقابل دو طرف به هم، این بیاعتمادی به درگیری منجر نشد و والی همواره در راستای منافع دولت مرکزی حرکت میکرد. ژاک دمورگان در این رابطه مینویسد: «قدرت حسینقلیخان در آن زمان مشهور بود. «این آخرین بقایای ملوکالطوایفی ایران است که هر چند بخشهای لرستان که در سمت چپ سیمره واقعند از آن جدا شده و لرستان در نظر بومیان چندان شهرت و قدرت بزرگی ندارد. به هنگام عبور از کوههای لرستان از هر کس بپرسم که از این کوهها که چون دیوارهای جلوی افق برافراشته شدهاند کدامند با احترام زیادی پاسخ میشنویم: مال والی یا ملک والی است».
حسینقلی خان ابوقداره و عثمانیها
مرزهای ایران و عثمانی همواره ناآرام بود. این ناآرامیها از زمان صفویه شروع شد و تا پایان قاجاریه نیز ادامه پیدا داشت.لُرستان پشتکوه در مرز ایران و عثمانی قرار داشت و معادن نمک، مراتع و همچنین رودخانه کنجان چم که به داخل خاک عثمانی میریخت از موارد اختلاف میان والیان پشتکوه با عثمانیها بود. حسینقلیخان «در اوایل حکومتش با دولت عثمانی در منطقهٔ باغسای (باغ شاهی) که جزو قلمرو عراق بود درگیر شد و توانست منطقهٔ باغ شاهی را به قلمرو خود بیفزاید و آن را ضمیمه خاک پشتکوه کند»منطقه باغ شاهی در مرز پشتکوه با عراق و در بین زرباطیه و علی غربی قرار دارد. حسینقلیخان در مرزها همیشه با اقتدار کامل عمل میکرد «اختلافات مرزی در عهد وی شدید بوده والی پیوسته با اعراب در حال جنگ و مکرر آنان را تا کرانه دجله عقب رانده است و بارها موفق به گرفتن غنایمی از این قوم گشته است».کرزن معتقد است یکی از دلایل اختلاف با عثمانی دستبردهای والی به آنجا است و مینویسد: «وی از راه کوتالعماره با بغداد خریدوفروش میکند و به خاک عثمانی دستبرد میزند و این موضوع سبب اختلاف دائمی ایران و عثمانی است [...] وی برجستهترین سرکرده زنده مرزی است و میگویند قادر است ۳۰۰۰۰ سرباز بسیج کند».
حسینقلی خان ابوقداره پس از 68 سال زندگی، به سال 1318 ه. ق درگذشت و در وادی السلام نجف اشرف مدفون شد.
#مشاهیر#لر
#ایلام
حسین قلی خان والی مقتدر لُرستان پشتکوه (ایلام کنونی) ملقب به القابی مانند سردار اشرف، صارم السلطنه و ابوقداره، از والیان بسیار بانفوذ دوران قاجاریه و هم عصر ناصرالدین شاه قاجار بود. ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه برای برقراری امنیت در قلمرواش، بارها از وجود حسینقلی خان والی بهره برد و وی به علت شهامت و شجاعتش مورد توجه و لطف شاهزاده قدرتمند قاجار قرار گرفت به طوری که در زمان عروسی پسرش جلال الدوله، والی حسین قلی خان ابوقداره را به تهران دعوت کرد. در این سفر بود که حسین قلی خان با ناصر الدین شاه دیدار کرد و به پاس خدماتش مورد تشویق قرار گرفت و پسر ارشدش غلامرضا خان به ترتیب به القاب صارم السلطنه و فتح السلطنه مفتخر شدند.در سنگ نوشته های زیادی که از حسین قلی خان ابوقداره بر جا مانده است ویسرزمین تحت حکومت خود را نه "پشتکوه" بلکه "لُرستان فیلی" می نامید.
برای لقب "ابوقداره" حسینقلی خان، دلایل زیادی آمده است. از جمله دلایلی که برای این لقب میآورند معانی چون قوه و قدرت، پدر شمشیر است. «برخی میگویند [...] در زمان عثمانیها تعدادی از اعراب مرز ایران در چنگوله حمله کردهاند که به وسیله حسینقلیخان دستگیر و گوش آنها را بریده و سپس آزاد کرد تا قدرت والی به حکام بغداد برسد، [به همین خاطر] لقب ابوقداره گرفت.در تمام دوران حکومت حسین قلی خان ابوقداره هیچگونه تنشی بین والی و حکومت مرکزی به وجود نیامد. گرچه میتوان نوعی سیاست بیاعتمادی را از دو طرف نسبت به یکدیگر مشاهده نمود، به دلیل نیاز متقابل دو طرف به هم، این بیاعتمادی به درگیری منجر نشد و والی همواره در راستای منافع دولت مرکزی حرکت میکرد. ژاک دمورگان در این رابطه مینویسد: «قدرت حسینقلیخان در آن زمان مشهور بود. «این آخرین بقایای ملوکالطوایفی ایران است که هر چند بخشهای لرستان که در سمت چپ سیمره واقعند از آن جدا شده و لرستان در نظر بومیان چندان شهرت و قدرت بزرگی ندارد. به هنگام عبور از کوههای لرستان از هر کس بپرسم که از این کوهها که چون دیوارهای جلوی افق برافراشته شدهاند کدامند با احترام زیادی پاسخ میشنویم: مال والی یا ملک والی است».
حسینقلی خان ابوقداره و عثمانیها
مرزهای ایران و عثمانی همواره ناآرام بود. این ناآرامیها از زمان صفویه شروع شد و تا پایان قاجاریه نیز ادامه پیدا داشت.لُرستان پشتکوه در مرز ایران و عثمانی قرار داشت و معادن نمک، مراتع و همچنین رودخانه کنجان چم که به داخل خاک عثمانی میریخت از موارد اختلاف میان والیان پشتکوه با عثمانیها بود. حسینقلیخان «در اوایل حکومتش با دولت عثمانی در منطقهٔ باغسای (باغ شاهی) که جزو قلمرو عراق بود درگیر شد و توانست منطقهٔ باغ شاهی را به قلمرو خود بیفزاید و آن را ضمیمه خاک پشتکوه کند»منطقه باغ شاهی در مرز پشتکوه با عراق و در بین زرباطیه و علی غربی قرار دارد. حسینقلیخان در مرزها همیشه با اقتدار کامل عمل میکرد «اختلافات مرزی در عهد وی شدید بوده والی پیوسته با اعراب در حال جنگ و مکرر آنان را تا کرانه دجله عقب رانده است و بارها موفق به گرفتن غنایمی از این قوم گشته است».کرزن معتقد است یکی از دلایل اختلاف با عثمانی دستبردهای والی به آنجا است و مینویسد: «وی از راه کوتالعماره با بغداد خریدوفروش میکند و به خاک عثمانی دستبرد میزند و این موضوع سبب اختلاف دائمی ایران و عثمانی است [...] وی برجستهترین سرکرده زنده مرزی است و میگویند قادر است ۳۰۰۰۰ سرباز بسیج کند».
حسینقلی خان ابوقداره پس از 68 سال زندگی، به سال 1318 ه. ق درگذشت و در وادی السلام نجف اشرف مدفون شد.
۱۰.۳k
۰۲ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.