شهادت میرزا کوچک خان
#شهادت_میرزا_کوچک_خان
💫✨ادامه راه میرزا کوچک خان
❇ پس از آنکه در دوران آخر نهضت تنها هشت نفر در رکاب میرزا کوچک خان مانده بودند و همچنین بعضی از بزرگان نهضت به وی خیانت کرده بودند ، شهادت میرزا کوچک خان پایان عملی نهضت جنگل بود.
📌 ولیکن روح نهضت در ذهن عدالت طلبان و وطن پرستان واقعی باقی ماند و زمینه ساز انقلابهای بعدی شد .
💫✨شهادت میرزا کوچک خان
✨پس از تضعیف افراد و خیانت یاران میرزا کوچک خان ایشان به همراه گائوک آلمانی (هوشنگ)تصمیم گرفت که از رشت به سمت گیلوان حرکت کند تا از رشید الممالک خلخالی طلب یاری نماید .
✨در بین راه در دامنه کوه های گیلوان در برف و بوران شدیدی گرفتار شدند . در همین حال فردی به نام کَرَم که کُرد بود ایشان را دید و با نزدیک شدن به آنها متوجه شد که میرزا کوچک خان هستند .
✨کرم میگوید وقتی به آنها رسیدم ایشان به سختی در سرما گیر کرده بودند به ایشان گفتم غذا میخورید گفتند آری قدری سنجد در دهان ایشان گزاشتم ولیکن توان جوییدن نداشتند قدری ایشان را مالش دادم شاید به حال آیدو ایشان را بلند کردم چند قدمی که حرکت کردیم متوجه شدم ایشان توان حرکت ندارند ودر حال جان دادن هستند .ایشان را رو به قبله گذاشتم و تمام شد .
✨برگشتم به منطقه گدوک که در همان حوالی بود تا نفراتی برای کمک بیاورم آمدیم و جنازه را به خانقاه بردیم و مدتی آنجا بود پس از آن دشمنان ایشان با حضور در این مکان سر از تن میرزا کوچک خان جدا کردند و به پادگان نظامی در رشت و سپس به تهران فرستادند .
💫✨ادامه راه میرزا کوچک خان
❇ پس از آنکه در دوران آخر نهضت تنها هشت نفر در رکاب میرزا کوچک خان مانده بودند و همچنین بعضی از بزرگان نهضت به وی خیانت کرده بودند ، شهادت میرزا کوچک خان پایان عملی نهضت جنگل بود.
📌 ولیکن روح نهضت در ذهن عدالت طلبان و وطن پرستان واقعی باقی ماند و زمینه ساز انقلابهای بعدی شد .
💫✨شهادت میرزا کوچک خان
✨پس از تضعیف افراد و خیانت یاران میرزا کوچک خان ایشان به همراه گائوک آلمانی (هوشنگ)تصمیم گرفت که از رشت به سمت گیلوان حرکت کند تا از رشید الممالک خلخالی طلب یاری نماید .
✨در بین راه در دامنه کوه های گیلوان در برف و بوران شدیدی گرفتار شدند . در همین حال فردی به نام کَرَم که کُرد بود ایشان را دید و با نزدیک شدن به آنها متوجه شد که میرزا کوچک خان هستند .
✨کرم میگوید وقتی به آنها رسیدم ایشان به سختی در سرما گیر کرده بودند به ایشان گفتم غذا میخورید گفتند آری قدری سنجد در دهان ایشان گزاشتم ولیکن توان جوییدن نداشتند قدری ایشان را مالش دادم شاید به حال آیدو ایشان را بلند کردم چند قدمی که حرکت کردیم متوجه شدم ایشان توان حرکت ندارند ودر حال جان دادن هستند .ایشان را رو به قبله گذاشتم و تمام شد .
✨برگشتم به منطقه گدوک که در همان حوالی بود تا نفراتی برای کمک بیاورم آمدیم و جنازه را به خانقاه بردیم و مدتی آنجا بود پس از آن دشمنان ایشان با حضور در این مکان سر از تن میرزا کوچک خان جدا کردند و به پادگان نظامی در رشت و سپس به تهران فرستادند .
۲.۵k
۱۴ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.