شست و رخت به خا و به باد داد مرا
شكست و ريخت به خاك و به باد داد مرا
چنانكه گويیی ھرگز كسی نزاد مرا
مرا به خاك سپردند و آمدند و گذشت
تكان نخورد درين بی كرانه آب از آب
ستاره میتابید
بنفشه میخنديد
زمین به گرد سر آفتاب میگرديد
ھمان طلوع و غروب و ھمان خزان و بھار
ھمان ھیاھو
جاری به كوچه و بازار
ھمان تكاپو
آن گیر و دار آن تكرار
ھمان زمانه كه ھرگز نخواست شاد مرا...
#فریدون_مشیری
چنانكه گويیی ھرگز كسی نزاد مرا
مرا به خاك سپردند و آمدند و گذشت
تكان نخورد درين بی كرانه آب از آب
ستاره میتابید
بنفشه میخنديد
زمین به گرد سر آفتاب میگرديد
ھمان طلوع و غروب و ھمان خزان و بھار
ھمان ھیاھو
جاری به كوچه و بازار
ھمان تكاپو
آن گیر و دار آن تكرار
ھمان زمانه كه ھرگز نخواست شاد مرا...
#فریدون_مشیری
- ۵.۷k
- ۰۱ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط