جشن ایرانی
#جشن_ایرانی
همه جای ایران سرای من است ۴
در آیینهای کهن سیستان و بلوچستان نشانی از انار و آجیل نبود. در این سرزمین، زنان خوراکیهای بومی فراوانی آماده میکردند و از بهترین آرد گندم زمینهای کشاورزی خود شیرینی "چنگالی" میپختند و خوان یلدا نیز دستبافتهی زیبای خودشان بود. خوراکیهای گندم بریان، چولی، شیرنَک، کماچ، قلیفی، تجگی، طیفی، دوشاب، خرمالندو و پودر ستو(آمیخته از گَرد جوی آبدار و بوداده با شکر و نبات) ویژه این آیین در سیستان و بلوچستان بودند. شاهنامهخوانی در دیار رستم هرگز فراموش نمیشود. آنان خود را فرزندان رستم میدانند و گاه بزرگان شاهنامه میخوانند و پسران نمایش رستم و سهراب را بازی میکنند.
🌹 در برخی از شهرها برای فال گرفتن یک کاسه سفالی را پر از آب و دو سوزن را نخ میکردند. نخ سیاه نشانهی مرد و نخ سپید نشانهی زن بود. در شب یلدا جوانان در دل آرزو میکردند و مادربزرگ خانواده در آب پوف(فوت) میکرد. اگر آن دو سوزن به هم نزدیک میشدند، نشانه برآورده شدن آرزوی جوانان دلباخته بود و تا یلدای سال آینده جشن پیوند زناشویی برپا میشد. اگر سوزنها به ته آب میرفتند، مادربزرگ آن را پنهان میکرد و فال دوباره به یلدای سال آینده واگذار میشد.
❤️ در شیراز آش ویژه یلدا میپختند و بزرگان خانواده "واگوشک" یا چیستان میپرسیدند تا جوانان پاسخ را بیابند و پاداش بگیرند. یکی از واگوشکهای نامی و آهنگین شیراز این بود:
"اولم اول پیاز است، دومم اول ساز است، سومم آخر هسته، توی صندوقچهی بسته"؛ سپس مشتی پسته در جیب مهمانان میریختند. پاسخ این واگوشک نیز "پسته" بود.
🌹 اگر در یلدا باران سنگینی میبارید، مادربزرگها آیین "چهلکچلون" را برگزار میکردند. برای این کار، فرزندان و کودکان را گرد هم میآوردند، سوزنی نخ میکردند و چهل توت خشک نیز میآوردند. سپس مادربزرگ "چهلکچل" را یک به یک نام برده و با هر نام یک توت به سوزن میکشید. پس از آن بند کشمش را زیر ناودان میآویختند تا باران بند بیاید و آفتاب دوباره سر بزند.
❤️ در کرمانشاه به نشانهی شیرینکامی کشمشپلو پخته میشود و داستان شیرین و فرهاد و حسین کرد شبستری خوانده میشود. در بوشهر نیز سرچغندر، پشمک، تخممرغ آبپز، نوشیدنی آبچغندر، نوشیدنی لیمو و بهلیمو از خوراکیهای یلدا است.
همه جای ایران سرای من است ۴
در آیینهای کهن سیستان و بلوچستان نشانی از انار و آجیل نبود. در این سرزمین، زنان خوراکیهای بومی فراوانی آماده میکردند و از بهترین آرد گندم زمینهای کشاورزی خود شیرینی "چنگالی" میپختند و خوان یلدا نیز دستبافتهی زیبای خودشان بود. خوراکیهای گندم بریان، چولی، شیرنَک، کماچ، قلیفی، تجگی، طیفی، دوشاب، خرمالندو و پودر ستو(آمیخته از گَرد جوی آبدار و بوداده با شکر و نبات) ویژه این آیین در سیستان و بلوچستان بودند. شاهنامهخوانی در دیار رستم هرگز فراموش نمیشود. آنان خود را فرزندان رستم میدانند و گاه بزرگان شاهنامه میخوانند و پسران نمایش رستم و سهراب را بازی میکنند.
🌹 در برخی از شهرها برای فال گرفتن یک کاسه سفالی را پر از آب و دو سوزن را نخ میکردند. نخ سیاه نشانهی مرد و نخ سپید نشانهی زن بود. در شب یلدا جوانان در دل آرزو میکردند و مادربزرگ خانواده در آب پوف(فوت) میکرد. اگر آن دو سوزن به هم نزدیک میشدند، نشانه برآورده شدن آرزوی جوانان دلباخته بود و تا یلدای سال آینده جشن پیوند زناشویی برپا میشد. اگر سوزنها به ته آب میرفتند، مادربزرگ آن را پنهان میکرد و فال دوباره به یلدای سال آینده واگذار میشد.
❤️ در شیراز آش ویژه یلدا میپختند و بزرگان خانواده "واگوشک" یا چیستان میپرسیدند تا جوانان پاسخ را بیابند و پاداش بگیرند. یکی از واگوشکهای نامی و آهنگین شیراز این بود:
"اولم اول پیاز است، دومم اول ساز است، سومم آخر هسته، توی صندوقچهی بسته"؛ سپس مشتی پسته در جیب مهمانان میریختند. پاسخ این واگوشک نیز "پسته" بود.
🌹 اگر در یلدا باران سنگینی میبارید، مادربزرگها آیین "چهلکچلون" را برگزار میکردند. برای این کار، فرزندان و کودکان را گرد هم میآوردند، سوزنی نخ میکردند و چهل توت خشک نیز میآوردند. سپس مادربزرگ "چهلکچل" را یک به یک نام برده و با هر نام یک توت به سوزن میکشید. پس از آن بند کشمش را زیر ناودان میآویختند تا باران بند بیاید و آفتاب دوباره سر بزند.
❤️ در کرمانشاه به نشانهی شیرینکامی کشمشپلو پخته میشود و داستان شیرین و فرهاد و حسین کرد شبستری خوانده میشود. در بوشهر نیز سرچغندر، پشمک، تخممرغ آبپز، نوشیدنی آبچغندر، نوشیدنی لیمو و بهلیمو از خوراکیهای یلدا است.
۱.۶k
۳۰ آذر ۱۴۰۰