سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی ایران مبارک
بسم رب الشهدا و الصدیقین
چشمان مادر از سوز هجران فرزند غریبش کم سو شده بود هر بار صدای درب را می شنید با آن پاهای کم طاقتش، تا دم در می رفت و پیوسته قصه دوری تعریف می کرد. عاقبت در چنین روزی این انتظار به سر آمد و این خبر شیرین در همه کوچه های شهر پیچید: اسیران آمدند اسیران آمدند. شهر به استقبال پرندههای رنج دیده و مهاجر آمده بود که در سالهای سخت دوری از وطن، بال و پرشان زیر چکمههای استبداد شکسته شد، اما با تمام این احوالات، روح و اندیشه بلندشان هرگز به تسخیر در نیامد و همواره قلبشان برای اسلام، انقلاب و وطن تپید.
مادر خوشحال بود و از همه سراغ فرزندش را می گرفت. اما این آزادگان هم اشک شوق وصال داشتند و هم اشک فراق دوستان شهیدشان.
#اسیر_وطن
#اسیر_کربلا
#اسیر_عشق_تو
چشمان مادر از سوز هجران فرزند غریبش کم سو شده بود هر بار صدای درب را می شنید با آن پاهای کم طاقتش، تا دم در می رفت و پیوسته قصه دوری تعریف می کرد. عاقبت در چنین روزی این انتظار به سر آمد و این خبر شیرین در همه کوچه های شهر پیچید: اسیران آمدند اسیران آمدند. شهر به استقبال پرندههای رنج دیده و مهاجر آمده بود که در سالهای سخت دوری از وطن، بال و پرشان زیر چکمههای استبداد شکسته شد، اما با تمام این احوالات، روح و اندیشه بلندشان هرگز به تسخیر در نیامد و همواره قلبشان برای اسلام، انقلاب و وطن تپید.
مادر خوشحال بود و از همه سراغ فرزندش را می گرفت. اما این آزادگان هم اشک شوق وصال داشتند و هم اشک فراق دوستان شهیدشان.
#اسیر_وطن
#اسیر_کربلا
#اسیر_عشق_تو
۴.۸k
۲۶ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.