حوس عشق پارت ۲۳
کوک:گریه نکن دیگه هرکاری میکنی بکن ولی جایی نرو فقط پیشم بمون بعد گریمو تموم کردم اونم اشکامو پاک کردم بعد یه نگاه بهش کردم بعد رفتم بغلش کردم محکم اونم محکم بغلم کرده بود سرشو تو گردنم برد و گردنمو میبوسید و موهامو نوازش میکرد کوک:تو همه عمرمی بدون تو نمی تونم زندگی کنم میرا من بدون تو میمیرم تو خودت با رفتنت جون منو میگیری اگر اون منو نکشه تو با رفتنت منو میکشی من:جونگ کوک من تو رو دوست دارم نمیخوام بلایی سرت بیاد نمیخوام دوباره یه نفر دیگه رو از دست بدم من فقط تو رو دارم کوک:چرا فکر میکنی بلایی سرم میاد من:مامان بابامم همینو میگفتن اما الان ببین زیر یه عالمه خاک خوابیدن کوک:عشقم همچین چیزی امکان نداره من خودم اگه اون حروم زاده دست بزنه خودم با همین دستام میکشمش پس انقدر نگو بلایی سرم میاد بعد از تو بغلش اومدم بیرون من:قول میدی پیشم بمونی کوک:اول توقول بده که ترکم نکن من:قول میدم پس توهم قول بده پیشم بمونی کوک:من بهت قول میدم که پیشت بمونم من:الان که منو پیدا کرده باید چیکار کنم کوک:تو هنوز منو نشناختی اون نمیدونه که چند نفر باهاتن فکر میکنه فقط با منی نمیدونه شیش نفر دیگم هستن میدونی من:نه نمیدونه کوک:خوب اگه بیاد اینجا ما میریزیم سرش باز چی میگی من:الان خیالم کاملا راحت شد کوک:آره اصلا نترس میرا هرچی میشه بیا به خودم بگو من:باشه کوک:حالا بخند بخند تا با اون چشما گریه ایت نمردم من:خیله خوب بعد خندیدم بعد قشنگ چهار زانو نشست جلوم رو تخت بعد اومد جلوتر منم چهار زانو نشستم روبه روش بعد دستمو گرفت صورتشو به صورتم نزدیک کرد منم همینطور دوتا دستاشو رو صورتم گذاشت صوراتمون اندازه دولایه پارچه فاصله ای نداشت منم دستمو رو دستاش گذاشتم دماغشو به دماغم میمالید منم همینکار و میکردم لبامون به هم نزدیک میشد ولی نمیبوسیدیم منم دستمو رو صورتش کشیدم بعد پیشونیشو به پیشونیم چسبوند و همونجوری دماغشو به دماغم میزد من:دفع آخرت باشه با من سرد برخورد میکنی و محل سگم نمیزاری کوک:توهم دفع آخرت باشه فکر جدایی از من بسرت میزنه من:الان بی حساب شدیم بعد همونجوری خندیدیم چشمامونو باز کردیم و به هم نگاه کردیم جونگ کوک سرشو یکم کج کرد و نزدیک لبام شد و لباشو به لبام چسبوند و لبامو مک میزد و میخورد منم همراهیش کردم و سرمو مثل اون کج کردم لبا همدیگرو وحشیانه و دیوونه وار میخوردیم و گاز میگرفتیم (مثل فیلما😂) جونگ کوک دستشو به سرم زد رو موهام بعد سرامون هی کج میکردیم اینوری و اونوری(بده اینور بده اونور بده هروری دلت خواست😂😂🤣🤣😂) دستشو رو کمرم زد و اومد بالا و منو خوابوند رو تخت بعد لباشو از رو لبام برداشت یه دستشو برد زیر کمرم یه دسته دیگشم رو گردنم زیر موهام گذاشت
۳۲.۵k
۱۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.