متاسفانه غلط نویسی و بی دقتی در نوشتار به شدت رواج دارد و
متاسفانه غلطنویسی و بیدقتی در نوشتار به شدت رواج دارد و جای تاسف مضاعف دارد که این بیدقتی از جمله از طرف هنرمندان و نویسندگان و کسانی دیده میشود که به اسم فرهیخته شناخته میشوند و مورد احترام و ارجاع ما هستند. این موارد به خاطر تکرار بسیار زیاد به طور مغالطهآمیزی عادی و حتی موجه جلوه داده میشوند:
١. اشکالات نقطهگذاری و علامتگذاری که متاسفانه از کسانی دیده میشود که نویسنده متن برنامههای مختلف تلویزیونی، نمایشنامه، شعر و غیره هستند. نمیتوانم یا نمیخواهم بپذیرم که ایشان قواعد ساده نگارش را ندانند.
٢. غلط املایی. هستند نوجوانانی که به عمد حروف همصدا را در کلمات مختلف با هم جابجا میکنند (عاقا بجای آقا یا حتی لدفن بجای لطفاً) اما متاسفانه افراد نامآشنایی هم هستند که مثلاً سپاسگزار را با ذ و بگذاریم (بذاریم) را با ز مینویسند.
٣. اشتباهات دستوری و جملهبندیهای نادرست با کاربرد اشتباه فعل و فاعل و حرف ربط و غیره. این مورد هم البته در بیشتر موارد به خاطر بیسوادی افراد است اما در مورد عزیزانی مثل سرکار خانم رهنما با سوابق مشخص تنها میتوان گفت ایشان احتمالاً ارزش و احترامی برای مخاطبان چندصدهزاری خود در دنیای مجازی قایل نیستند تا با مرور چند ثانیهای متن کوتاهشان اشکالات آن را ببینند و اصلاح کنند. بخش دوم پاراگراف ایشان عملا قابل خواندن و فهم نیست.
به طور کلی بیدقتی و ویرایش [و حتی مرور] نکردن متن آنقدر رایج شده که قبح آن از بین رفته و انتقاد کردن از این معضل را دشوار کرده و مسخره جلوه میدهد.
یا مثلاً مطمئنم جناب برزو ارجمند عزیز بهتر از من میدانند که با اضافه کردن حرف هـ به "شوخی" معنی آن را تغییر دادهاند و صحیح این بود که بین شوخی و دروغ به کسره (که لازم هم نیست نگاشته شود) اکتفا میکردند. و برعکس، سرکار خانم نادری که حتماً منظورشان از "پروانه شدنِ" همان "پروانه شدنه" (شدن است) بوده و فرق این دو را به خوبی میدانند.
٤. مطالب بیارزش و/یا خرافی. اجازه بدهید در این مورد توضیحی ندهم و مثالی نزنم.
همه ما اشتباه میکنیم و مسلم است که خیلی چیزها را درباره خیلی از مسایل نمیدانیم. اما در مورد قشری که بعضی از آنها به طور آزاردهندهای خود را فرهیخته و متفاوت میدانند و از هر فرصتی برای تاکید بر اهل مطالعه و متفکر بودن خود استفاده میکنند، و مهمتر از همه این که مورد ارجاع و وثوق خیلی از ما هستند، این اشتباهات و تداوم این رفتار ناامیدکنندهتر است.
١. اشکالات نقطهگذاری و علامتگذاری که متاسفانه از کسانی دیده میشود که نویسنده متن برنامههای مختلف تلویزیونی، نمایشنامه، شعر و غیره هستند. نمیتوانم یا نمیخواهم بپذیرم که ایشان قواعد ساده نگارش را ندانند.
٢. غلط املایی. هستند نوجوانانی که به عمد حروف همصدا را در کلمات مختلف با هم جابجا میکنند (عاقا بجای آقا یا حتی لدفن بجای لطفاً) اما متاسفانه افراد نامآشنایی هم هستند که مثلاً سپاسگزار را با ذ و بگذاریم (بذاریم) را با ز مینویسند.
٣. اشتباهات دستوری و جملهبندیهای نادرست با کاربرد اشتباه فعل و فاعل و حرف ربط و غیره. این مورد هم البته در بیشتر موارد به خاطر بیسوادی افراد است اما در مورد عزیزانی مثل سرکار خانم رهنما با سوابق مشخص تنها میتوان گفت ایشان احتمالاً ارزش و احترامی برای مخاطبان چندصدهزاری خود در دنیای مجازی قایل نیستند تا با مرور چند ثانیهای متن کوتاهشان اشکالات آن را ببینند و اصلاح کنند. بخش دوم پاراگراف ایشان عملا قابل خواندن و فهم نیست.
به طور کلی بیدقتی و ویرایش [و حتی مرور] نکردن متن آنقدر رایج شده که قبح آن از بین رفته و انتقاد کردن از این معضل را دشوار کرده و مسخره جلوه میدهد.
یا مثلاً مطمئنم جناب برزو ارجمند عزیز بهتر از من میدانند که با اضافه کردن حرف هـ به "شوخی" معنی آن را تغییر دادهاند و صحیح این بود که بین شوخی و دروغ به کسره (که لازم هم نیست نگاشته شود) اکتفا میکردند. و برعکس، سرکار خانم نادری که حتماً منظورشان از "پروانه شدنِ" همان "پروانه شدنه" (شدن است) بوده و فرق این دو را به خوبی میدانند.
٤. مطالب بیارزش و/یا خرافی. اجازه بدهید در این مورد توضیحی ندهم و مثالی نزنم.
همه ما اشتباه میکنیم و مسلم است که خیلی چیزها را درباره خیلی از مسایل نمیدانیم. اما در مورد قشری که بعضی از آنها به طور آزاردهندهای خود را فرهیخته و متفاوت میدانند و از هر فرصتی برای تاکید بر اهل مطالعه و متفکر بودن خود استفاده میکنند، و مهمتر از همه این که مورد ارجاع و وثوق خیلی از ما هستند، این اشتباهات و تداوم این رفتار ناامیدکنندهتر است.
۴۱۹
۲۱ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.