سوسن: چرا سرم گیج میره حال تعوع دارم🤢🤧

سوسن: چرا سرم گیج میره حال تعوع دارم🤢🤧
دم عصر میشع
عمر: تق تق تق
سوسن: صلام عشقم خبی
عمر: صلام شیرینم اماده شو بربم
سوسن: بش🧸💛
سوسن اماده شد میرن ب جشن💕🩹
اسدور میان 🙂
و ایبر هم میان 🙂
اسیه: خعلی ممنون سوسن و داداشی
سوسن: من ک کاری نکردم همشو عمر کرد🙂
عمر: خاعش
ایبیکه: عمر چ خوشگل شده
ساعت 12میشود
سوسن سرش گیج میره و میوفته
ایبیکه: عمرررر بیا سوسن غش کرد
عمر: عشقمممم بیدار شو
امبولانس میاد سوسنو سوار میکنه💕
دکتر: مشکوک ب سرطانیم🥲
عمر: وای ن🥲🥲ماک هنوز بچه دار نشدیم ~سینما نرفتیم~تولد عشقمو جشن نگرفتیم 😭
همه گریه میکنن
سوسن بهوش میاد ولی چیزی بهش نمیگن🙂
مرخص میشه🥲
یک هفته بعد.....
بچه اسیه ب دنیا میاد 👩🏻‍🦰
اصمشو میزارن آسلی
دکتره میگه ک سرطان ندره عمر خش حال میشه🙂
ولی بازم سوسن حالش بد میشه عمر میبرش بیمارستان🤧
دکتر: مبارکع🙂
سوسن: یعنی چی
دکتر: شما باردارین🥲🤰🏻👩🏻‍🍼
سوسن ماتش برده
عمر: 🥲بلاخره منم پدر میشم 🙂
سوسن: دختره یا پسر؟؟
دکتر: معلوم نمیشه هفته ی بعد بیایین🙂
عمر: چش خانوم دکتر
رفتن خونه
عمر: عشقم بزا پشتت بالشت بزارم
سوسن: 😐اوکی
عمر: ابمیوت چ تعمی باشه؟
سوسن: عه عمر
عمر: از این ب بعد باید ب حرف من گوش بدی عشقم❤
سوسن: اوفففف😐😐
عمر: اوف پوف نداریم
سوسن: بششش😐
وقت خاب شد💅
عمر: عشقم راحتی
سوسن: بنظر خودت راحتم؟
عمر: نیستی
سوسن: ن نیستم
عمر: چرا چی شده درد دری؟؟
سوسن: ن میش بغلم کنی
عمر: معلومه
ادامه دارد.....
26لایک و 5کامنت تا پارت بعد❤