روزی مردی روبه خداکرد وگفت خدایا چرا همسرم یک گل رز را که
روزی مردی روبه خداکرد وگفت خدایا چرا همسرم یک گل رز را که یک روز زنده است وروز دیگر میمیرد اینقدر دوست دارد ولی من که هرروز برایش میمیرم وزنده میشم دوست ندارد .. خدا لبخندی زدو گفت دهنت سرویس خیلی قشنگ بود با واتساپ برام بفرستش
۷۷۲
۰۴ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.