به دردی دچارم
به دردی دچارم
که نه راه بغض را می شناسد
نه راه اشک را
فقط خیره می مانم
به در
به پنجره
به هرچه که
می شود از آن رفت ....
که نه راه بغض را می شناسد
نه راه اشک را
فقط خیره می مانم
به در
به پنجره
به هرچه که
می شود از آن رفت ....
۱.۸k
۰۴ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.