رویایی که تبدیل به واقعیت شد پارت ۵۷
از زبون جین
با درد شیکم از خواب پاشدم رفتم بیرون دم دستشویی نمیدونستم کی توعه اومدم نزدیک بشم که دیدم جونگ کوک و گائول دارن از تو دسشویی باهم میان بیرون کوک:بیا گائول:اومدم من:😲وات دفاخ دم در دسشویی وایسادن که منو دیدن سه متر پریدن رد هوا منن جیغ زدم همون وسط خراب کاری کردم(خاک عالم😶😂🤣🤣دسشویی کوچیک بودا😂🤣😶) گائول:واترسیدم جین چرا داد میزنی یه نگاه باهم به پایین نگاه کردن کوک و گائول:😓😓(این یعنی میخوان بخندن) کوک و گائول:😂😂🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂🤐😂😂🤣🤣 کوک:جین تو چرا😂🤣🤣🤣🤣اینجوری کردی من:تقصیر شماهاست تو دسشویی باهم چیکار میکنید کوک:به توچه گائول ترسید بیشور😐 گائول:نه نه نه 😂😂🤣🤣🤣🤣🤣 گائول ترکید از خنده و منفجر شد جونگ کوکم گرفتش که یه وقت نمیره کوک:گائول تو مردی😂🤣🤣🤣 بعد گائول بازو جونگ کوک وگرفت و خودشو سر داد پایین من:گائول تو مردی گائول:نمیتونستی😂🤣🤣😂🤣جلوشو بگیری نریزه😂😂🤣🤣 من:ببخشید که ول شد😒 بعد گائول نشسترو زمین همینجوری اینه چی میخندید بعد جونگ کوک نشست جلوش کوک:گائول گائول نفس بکش دختر😂 گائول:خوبم خوبم جونگ کوک منو ببرتو اتاق که نای راه رفتن ندارم😂 کوک:فدات شم پاشو بعد جونگ کوک گائولو گرفت بلندش کردوبرد من:جلل خالق😐 بعد به نگاه به خودم کردم من:تو وردوایدهندسامی یا یه بچه شاشو😑(😐😂🤣🤣🤣اون دیگه فشار اومد😂)
از زبون خودم
جونگ کوک منو برد تو اتاق خندم قطع شه بود من:وایی دلم نابود شدم😑😂😂 کوک:اینه چی خندیدی داشتم سر خندهات میمیردم😍😂 من:چقدر روز خوبی بود واقعا خوب بود😂 کوک:چون جین خندوندت من:توهم هستی خوب توهم وقتی کنارمی خیلی خوبه کوک:😊خیله خوب پاشو بریم صبحونه درست کردم کپک زد من:باشه بریم کوک:دستتو برده من بعد بدوییم من:باشه بعد دسته همو گرفتیمو دوییدیم رفتیم بیرون سمت میز صبحونه بعد نشستیم همه اومدن جینم اومد ولی خندمو قورت دادم جیهوپ:چه خبر بوده نیم ساعت پیش داشتم شیر میخوردم که جین گفت:حرفشم نزن یهو شیر پرید تو گلوم افتادم به سلفه کوک:گائول چی شد من:شیره پرید تو گلوم بعد جونگ کوک زد پشت کمرم من:اوم خوبه خوبه کوک:خوب شد من:آره جیمین:چی شد مگه چیزه بدی بود کوک:جین صبح جین:جونگ کوک نه آبرومو نبر منم دستم رو دهنم بود کوک:هوم جین صبح شاشید به خودش☺ جیمین:🤐😓 نامجون:😶🤐(😂😂) جیهوپ:پوخخخخ😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂 جیمین:😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 منم خودمو باد میزدم انقدر خندیدیم جونگ کوک هواسش نبود من و جیمین یهو با صندلی از پشت برگشتیم من:آخ کوک:گائول چی شد جین:آهان دلم خنک شد کوک:دهنتو ببند گائولم افتاده بعد میگی دلم خنک شد جیمین:یکی به داد من برسه تهیونگ:پاشو فرزندم☺ جیمین:دستت درد نکنه😊
با درد شیکم از خواب پاشدم رفتم بیرون دم دستشویی نمیدونستم کی توعه اومدم نزدیک بشم که دیدم جونگ کوک و گائول دارن از تو دسشویی باهم میان بیرون کوک:بیا گائول:اومدم من:😲وات دفاخ دم در دسشویی وایسادن که منو دیدن سه متر پریدن رد هوا منن جیغ زدم همون وسط خراب کاری کردم(خاک عالم😶😂🤣🤣دسشویی کوچیک بودا😂🤣😶) گائول:واترسیدم جین چرا داد میزنی یه نگاه باهم به پایین نگاه کردن کوک و گائول:😓😓(این یعنی میخوان بخندن) کوک و گائول:😂😂🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂🤐😂😂🤣🤣 کوک:جین تو چرا😂🤣🤣🤣🤣اینجوری کردی من:تقصیر شماهاست تو دسشویی باهم چیکار میکنید کوک:به توچه گائول ترسید بیشور😐 گائول:نه نه نه 😂😂🤣🤣🤣🤣🤣 گائول ترکید از خنده و منفجر شد جونگ کوکم گرفتش که یه وقت نمیره کوک:گائول تو مردی😂🤣🤣🤣 بعد گائول بازو جونگ کوک وگرفت و خودشو سر داد پایین من:گائول تو مردی گائول:نمیتونستی😂🤣🤣😂🤣جلوشو بگیری نریزه😂😂🤣🤣 من:ببخشید که ول شد😒 بعد گائول نشسترو زمین همینجوری اینه چی میخندید بعد جونگ کوک نشست جلوش کوک:گائول گائول نفس بکش دختر😂 گائول:خوبم خوبم جونگ کوک منو ببرتو اتاق که نای راه رفتن ندارم😂 کوک:فدات شم پاشو بعد جونگ کوک گائولو گرفت بلندش کردوبرد من:جلل خالق😐 بعد به نگاه به خودم کردم من:تو وردوایدهندسامی یا یه بچه شاشو😑(😐😂🤣🤣🤣اون دیگه فشار اومد😂)
از زبون خودم
جونگ کوک منو برد تو اتاق خندم قطع شه بود من:وایی دلم نابود شدم😑😂😂 کوک:اینه چی خندیدی داشتم سر خندهات میمیردم😍😂 من:چقدر روز خوبی بود واقعا خوب بود😂 کوک:چون جین خندوندت من:توهم هستی خوب توهم وقتی کنارمی خیلی خوبه کوک:😊خیله خوب پاشو بریم صبحونه درست کردم کپک زد من:باشه بریم کوک:دستتو برده من بعد بدوییم من:باشه بعد دسته همو گرفتیمو دوییدیم رفتیم بیرون سمت میز صبحونه بعد نشستیم همه اومدن جینم اومد ولی خندمو قورت دادم جیهوپ:چه خبر بوده نیم ساعت پیش داشتم شیر میخوردم که جین گفت:حرفشم نزن یهو شیر پرید تو گلوم افتادم به سلفه کوک:گائول چی شد من:شیره پرید تو گلوم بعد جونگ کوک زد پشت کمرم من:اوم خوبه خوبه کوک:خوب شد من:آره جیمین:چی شد مگه چیزه بدی بود کوک:جین صبح جین:جونگ کوک نه آبرومو نبر منم دستم رو دهنم بود کوک:هوم جین صبح شاشید به خودش☺ جیمین:🤐😓 نامجون:😶🤐(😂😂) جیهوپ:پوخخخخ😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂 جیمین:😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 منم خودمو باد میزدم انقدر خندیدیم جونگ کوک هواسش نبود من و جیمین یهو با صندلی از پشت برگشتیم من:آخ کوک:گائول چی شد جین:آهان دلم خنک شد کوک:دهنتو ببند گائولم افتاده بعد میگی دلم خنک شد جیمین:یکی به داد من برسه تهیونگ:پاشو فرزندم☺ جیمین:دستت درد نکنه😊
۲۷.۶k
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.