عاشقانه
حال من خوب است اما گر چه بیمارم کمی.
عاشقی را دوست دارم گرچه بیزارم کمی.
دل به دلداری سپردم. رفت و من تنها شدم.
خانه ام را کرد آباد گر چه ویرانم کمی.
رفت اما رفتن او آخر. دنیا که نیست.
نیست اما بیخیالم گرچه گریانم کمی.
بی وفا نامهربان بود.ازخدا پنهان که نیست.
از شما پنهان نباشد دوستش دارم کمی.
بس که احساساتیم گه گاه شیرین میزنم .
تیشه بر دل میزنم من شکل فرهادم کمی.
گوشه ی زندان حسرت با حصاری از جنون.
من اسیری بی حصارم چون که آزادم کمی.
دکترم می گفت باید فکر تو درمان شود .
حال من بد نیست اما فکر درمانم کمی
عاشقی را دوست دارم گرچه بیزارم کمی.
دل به دلداری سپردم. رفت و من تنها شدم.
خانه ام را کرد آباد گر چه ویرانم کمی.
رفت اما رفتن او آخر. دنیا که نیست.
نیست اما بیخیالم گرچه گریانم کمی.
بی وفا نامهربان بود.ازخدا پنهان که نیست.
از شما پنهان نباشد دوستش دارم کمی.
بس که احساساتیم گه گاه شیرین میزنم .
تیشه بر دل میزنم من شکل فرهادم کمی.
گوشه ی زندان حسرت با حصاری از جنون.
من اسیری بی حصارم چون که آزادم کمی.
دکترم می گفت باید فکر تو درمان شود .
حال من بد نیست اما فکر درمانم کمی
۱۲.۷k
۱۸ آبان ۱۴۰۱