سناریو بانگو
اسم : ا/ت
رابطه : دوست پسرته
موضوع : اگه ازشون بپرسی " چرا منو انتخاب کردی ؟ "
کاراکتر ها : دازای _ چویا _ آتسوشی _ آکوتاگاوا _ رانپو _ فوکوزاوا _ موری _ کایجی موتوجیرو _ تانیزاکی _ کونیکیدا
دازای : چون گفتی باهام خودکشی میکنی 😊 ا/ت : ریلی ؟ 😐 دازای : یس 😁 * ا/ت با جارو میوفته دنبال دازای * دازای : باشه باشه شوخی کردم ، خب ، به نظرم تو با دختر های دیگه فرق داری ، درکم میکنی ، شوخ طبع و بامزه ای ، و من ، هیچ جا ، نتونستم ، یکی مثل تو رو پیدا کنم و ، یا جایگزینت کنم 😔
چویا : * میاد بغلت میکنه و میگه * جز اینکه حداقل مثل اون دراز مومیایی غیر قابل تحمل نیستی ، تو همیشه درکم کردی و حتی ، هق حتی ، اولین کسی هق بودی که همیشه نگرانم بود و هق عاشقش بودم ( بچه احساساتی شد 🥲 )
آتسوشی : با سرخی میگه : چو چون که تو تو خیلی ناز و م م مهربون بو بودی 😳 ( ولی بعدش باید مراقبش باشی از سرخی غش نکنه 🤣 )
آکوتاگاوا : چون مهربون و آروم بودی و همیشه برای همه چیز بهانه گیری نمیکردی ، شاید اشتباهاتی هم داشته باشی ولی من همیشه دوستت دارم ( هیگوچی در پشت صحنه : آخه آکوتاگاوا سنپای من چی از اون بادمجون نرسیده کم داشتم ؟! 😡😤🤬 )
رانپو : چون همیشه برام شیرینی درست میکردی 😊 ا/ت : 😐 * ا/ت با دمپایی مامان باجی میوفته دنبالش * رانپو : باشه باشه آروم باش 😬 رانپو انگشت های اشارهش رو به هم میزنه و با لپ های باد کرده میگه : تو خیلی مهربونی ، همینطور خیلی باهوش و کیوتی ، من ، حتی اگه فکر کنی کس دیگه ای مثل یوسانو رو دوست دارم یا خودت کس دیگه ای رو دوست داشته باشی من بازم دوستت دارم هق آخه هق تو اولین کسی بودی که هق بهم یاد داد هق هق عشق یعنی چی هق هق ( آخی اینم احساساتی شد 🥲 )
کونیکیدا : ( فکر میکنی دلیلش چی بوده ؟ اگه همه ی ۵۸ شرط ایده آلش رو نداشتی که قبولت نمیکرد 😐 )
موری : ( این سریع صحنه رو ترک میکنه چون نمیخواست بگه بخاطر کم سن بودن ، س*سی بودن و اینکه همیشه با الیس چان بازی میکردی انتخابت کرده 🤣 )
تانیزاکی : ( تا خواست جواب بده سرخ شد ولی تا به خودش اومد نائومی غیرتی شد اومد بُردش 😑 )
کایجی موتوجیرو ( اسمش همین بود دیگه آره ؟ 😅 ) : چون باهوش بودی
فوکوزاوا : چون همیشه شبیه یه پیشی ملوس بودی ( بابا چه گیری دادی به گربه ها 🫢 )
رابطه : دوست پسرته
موضوع : اگه ازشون بپرسی " چرا منو انتخاب کردی ؟ "
کاراکتر ها : دازای _ چویا _ آتسوشی _ آکوتاگاوا _ رانپو _ فوکوزاوا _ موری _ کایجی موتوجیرو _ تانیزاکی _ کونیکیدا
دازای : چون گفتی باهام خودکشی میکنی 😊 ا/ت : ریلی ؟ 😐 دازای : یس 😁 * ا/ت با جارو میوفته دنبال دازای * دازای : باشه باشه شوخی کردم ، خب ، به نظرم تو با دختر های دیگه فرق داری ، درکم میکنی ، شوخ طبع و بامزه ای ، و من ، هیچ جا ، نتونستم ، یکی مثل تو رو پیدا کنم و ، یا جایگزینت کنم 😔
چویا : * میاد بغلت میکنه و میگه * جز اینکه حداقل مثل اون دراز مومیایی غیر قابل تحمل نیستی ، تو همیشه درکم کردی و حتی ، هق حتی ، اولین کسی هق بودی که همیشه نگرانم بود و هق عاشقش بودم ( بچه احساساتی شد 🥲 )
آتسوشی : با سرخی میگه : چو چون که تو تو خیلی ناز و م م مهربون بو بودی 😳 ( ولی بعدش باید مراقبش باشی از سرخی غش نکنه 🤣 )
آکوتاگاوا : چون مهربون و آروم بودی و همیشه برای همه چیز بهانه گیری نمیکردی ، شاید اشتباهاتی هم داشته باشی ولی من همیشه دوستت دارم ( هیگوچی در پشت صحنه : آخه آکوتاگاوا سنپای من چی از اون بادمجون نرسیده کم داشتم ؟! 😡😤🤬 )
رانپو : چون همیشه برام شیرینی درست میکردی 😊 ا/ت : 😐 * ا/ت با دمپایی مامان باجی میوفته دنبالش * رانپو : باشه باشه آروم باش 😬 رانپو انگشت های اشارهش رو به هم میزنه و با لپ های باد کرده میگه : تو خیلی مهربونی ، همینطور خیلی باهوش و کیوتی ، من ، حتی اگه فکر کنی کس دیگه ای مثل یوسانو رو دوست دارم یا خودت کس دیگه ای رو دوست داشته باشی من بازم دوستت دارم هق آخه هق تو اولین کسی بودی که هق بهم یاد داد هق هق عشق یعنی چی هق هق ( آخی اینم احساساتی شد 🥲 )
کونیکیدا : ( فکر میکنی دلیلش چی بوده ؟ اگه همه ی ۵۸ شرط ایده آلش رو نداشتی که قبولت نمیکرد 😐 )
موری : ( این سریع صحنه رو ترک میکنه چون نمیخواست بگه بخاطر کم سن بودن ، س*سی بودن و اینکه همیشه با الیس چان بازی میکردی انتخابت کرده 🤣 )
تانیزاکی : ( تا خواست جواب بده سرخ شد ولی تا به خودش اومد نائومی غیرتی شد اومد بُردش 😑 )
کایجی موتوجیرو ( اسمش همین بود دیگه آره ؟ 😅 ) : چون باهوش بودی
فوکوزاوا : چون همیشه شبیه یه پیشی ملوس بودی ( بابا چه گیری دادی به گربه ها 🫢 )
۶۴۴
۱۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.