عاشقانه

خواندی اسمم را ولی بعدا... صدايت سرد شد
كم كم از من دل بريدی، دستهايت سرد شد
جنگلي انبوه بودي روي خط استوا
چرخ چرخيد و تو هم آب و هوايت سرد شد
برف روی شانه ی توكا و تيهوها نشست
طوطيت يخ زد، دل سبزه قبايت سرد شد
من دوام آوردم آن سرمای وحشی را، ولی
سينه ام جنگل به جنگل از هوايت سرد شد
نيست حرفی!... ديگر از دست تو دلخور نيستم!
آن دهان عاشق گرم شكايت سرد شد!
من سرم را گرم اين دو تا قناري كرده ام
تو ضرر كردی كه در اين خانه جايت سرد شد!...