عاشقانه
اگر از شیشه ی ذهنم بپرد عطر تنت
یا که از بند دل افتد نفسی پیرهنت
یا که از خوشه ی چشمی نفسی مست شوی
بچکد جرعه ایی از خال لبی بر دهنت
یا که سرو قد وبالای تو را چشم زنند
غم چو آفت بزند صاعقه روی چمنت
آه از آن روز که در خواب ،خیالم نشوی
یا که از کوچه ی فکرم برود فکر تنت
مثل یک سایه که افتاده به دیوار غروب
مات چشمان تو و از دل من پر زدنت
یا که از بند دل افتد نفسی پیرهنت
یا که از خوشه ی چشمی نفسی مست شوی
بچکد جرعه ایی از خال لبی بر دهنت
یا که سرو قد وبالای تو را چشم زنند
غم چو آفت بزند صاعقه روی چمنت
آه از آن روز که در خواب ،خیالم نشوی
یا که از کوچه ی فکرم برود فکر تنت
مثل یک سایه که افتاده به دیوار غروب
مات چشمان تو و از دل من پر زدنت
۴.۸k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲