کی شود تا بار دیگر من طوافت را کنم
کی شود تا بار دیگر من طوافت را کنم
سرمۀ چشمان خود را خاک پاکت را کنم
کی شود تا بار دیگر من شوم مهمان تو
عطر تو در جان من آید هوایت را کنم
با تو بنشینم سخنها گویم از درد فراق
سینه بشکافم ز دل صید نگاهت را کنم
همچو مجنون در هوای کوی لیلی پر زنم
تا به جای جامه بر تن من غبارت را کنم
کاش جای این همه عذر و گنه در قلب من
قطره ای در جان خود از آن شرابت را کنم
سرمۀ چشمان خود را خاک پاکت را کنم
کی شود تا بار دیگر من شوم مهمان تو
عطر تو در جان من آید هوایت را کنم
با تو بنشینم سخنها گویم از درد فراق
سینه بشکافم ز دل صید نگاهت را کنم
همچو مجنون در هوای کوی لیلی پر زنم
تا به جای جامه بر تن من غبارت را کنم
کاش جای این همه عذر و گنه در قلب من
قطره ای در جان خود از آن شرابت را کنم
۶.۷k
۲۳ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.