«درد ترکش امروز را با هزاران بی خیالی فردا عوض نمی کنم.
«درد ترکش امروز را با هزاران بی خیالی فردا عوض نمی کنم.
اگر دست ندارم، سرافرازم که دستم را در راه یاری دین خدا داده ام.
اگر پا ندارم، خوشحالم که قدم در راهی گذاشتم که صراط مستقیم است.
اگر قطع نخاعم و کمرم معیوب شده، تنها به این حسن صبر می کنم که برای دفاع از ناموس و حیثیت کمر همت بستم.
اگر نمی بینم، صابرم که چشم خود را در راه هدفی والا فدا کرده ام.
اگر گوشم آسیب دیده، خوشحالم که با هوشیاری قدم در راه سعادت نهاده ام.
اگر شب و روز سینه ام از صدمات گاز شیمیایی، در رنج و عذاب است، رو سفیدم که هر سرفه ام فریاد رسایی است از صداقت ما...»
جانباز علی شجاعی
اگر دست ندارم، سرافرازم که دستم را در راه یاری دین خدا داده ام.
اگر پا ندارم، خوشحالم که قدم در راهی گذاشتم که صراط مستقیم است.
اگر قطع نخاعم و کمرم معیوب شده، تنها به این حسن صبر می کنم که برای دفاع از ناموس و حیثیت کمر همت بستم.
اگر نمی بینم، صابرم که چشم خود را در راه هدفی والا فدا کرده ام.
اگر گوشم آسیب دیده، خوشحالم که با هوشیاری قدم در راه سعادت نهاده ام.
اگر شب و روز سینه ام از صدمات گاز شیمیایی، در رنج و عذاب است، رو سفیدم که هر سرفه ام فریاد رسایی است از صداقت ما...»
جانباز علی شجاعی
۵۹۰
۲۲ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.