سناریو

وقتی عضو نهمی و تو یه خونه زندگی میکنین


چان :میشه دست نزنی به تیشرتای منننن
ا.ت:نه نمیشه 😔


لینو:توله سگ چیه هاا چرا اونجوری نگاه می‌کنی
ا.ت :بخدا چیزی نیست
لینو :پس چرا منو اونجوری نگاه می‌کنی ؟

چانگبین :بیب میشه بیای بهم کمک کنی
ا.ت :حتما بیبی
لینو :اوققق
ا.ت :اوقق ؟اره من صدای تو و هان و صبح شندیم تو آشپزخونه داشتین قربون صدقه هم میرفتینا حالا نوبت ما شد عوق؟
لینو :اون فرق دارهههه
ا.ت ،چانگین :هه کم اورد
لینو :گگگگ پدرسگا

هیون جین :از تو اتاق )ا.تتتتتتت
ا.ت :یا علییی
چان :چیکار کردی مگه
ا.ت :کار خاصی نبود فقط یکی از نقاشیاشو میخواستم کامل کنم که خراب شد قلموشم نمی‌دونم چجوری شکست 😔🤷

هان :میشه به منم یاد بدی چجوری مخ یه نفرو بزنم
ا.ت :مخ کیو میخوای بزنی
هان :اممم ...خب لینو
ا.ت :مگه اون مخم داره (ببخشید )
هان :نه که تو داری 😐


فلیکس:خب الان خمیرو ورز بده ....آخه اونجوری
ا.ت :پس چجوری
فلیکس :اییییی ...خدا اصلا برو گمشو

سونگمین :خوراکیمو پس بده مادر پاستیل (چقدر دلم برا این کلمه تنگ شده بود 😔)
ا.ت :نمیدممم
سونگمین :باشه منم میرم همچیو میزارم کف دست چان
ا‌.ت :گوه خوردم به خدا بیا ولی تروخدا چیزی بهش نگو

ای ان :بیا شوکولات بزن
ا.ت :نمی‌خوام
ای ان :خب به عنم خودم میخورم




ریدم خیلی ریدم

https://wisgoon.com/zoerx