تفکر

تفکر چیزی بیش از عمل ذهن است. تفکر در واقع تمامی هستی ماست و ما چیزی جز تفکر و یا روان خود نیستیم. تنها جزییی که از قلمرو فکر ما جداست جسم ماست و به جز آن تفکر ما همگی هستی ما را تشکیل می دهد. جسم ما تنها آن ظرف یا محفظه ای است که ذهن ما را در خود جای می دهد و به اطراف می برد. سعی کنید دربارۀ تفکر خود بیندیشید، تفکری که نه تنها در درون بلکه در برون از شما نیز وجود دارد. در بدو امر این کار ممکن است دشوار باشد زیرا عادت بر این دارید که تفکر خود را یک جریان عمل درونی بدانید که جسم شما را کنترل و هدایت می کند. حال در عوض سعی کندی نیروی تفکر خویش را جهانی بدانید که در آن متولد شده اید و در آن غوطه می خورید. یعنی تفکر عملی است که هم از شما سر می زند و هم جوهر هستی و موجودیت شماست. یعنی شما هم تفکر می کنید و هم در عین حال خود تفکر هستید و هنگامی به این تصور عادت کردید برای شما آسان خواهد بود که همه تفکرات خود را بخشی از وجود خویشتن بدانید.
در این جا یک درس مختصر پیرامون آنچه تفکر نامیده می شود ارائه می گردد:
«تمایل برای بهبود زندگی خویشتن در واقع تفکر برای زندگی خویش است. اراده شما برای زندگی در واقع تفکر شما برای زندگی است. نگرش به زندگی در واقع تفکر در امر زیستن است. تمامی گذشتۀ شما از بدو تولد تا این لحظه در واقع تفکر شما نسبت به این موضوع است و چیزی بیش از یک تفکر نیست. کل آینده شما از این لحظه به بعد نیز چیزی بیش از تفکر شما نیست. ارتباط شما با دیگر افراد که در زندگی شما هستند همان تفکر شمات و نه چیزی بیش از آن و اراده و تعهد شما برای موفقیت چیزی بیش از تفکر شما برای نیل به این هدف نیست. آرزوی موفقیت در واقع تفکر پیرامون موفقیت است».
چون شما هیچ گاه نمی توانید درون مغز دیگری جای بگیرید و جان را همانند او احساس کنید، در واقع از آن شخص و تجربیات و ذهن او به دور هستید و آن شخص را از طریق تفکر خود تجربه می کنید. مختصر آنکه شما از طریق جریان عمل ذهن خود به همه چیز و همه کس در این سیاره مربوط می شوید، و این جهان نیست که کیفیت زندگی شما را تعیین می کند، بلکه این شما هستید که تصمیم می گیرید که جهان را از طریق تفکر خود چگونه و به چه نحو ببینید.

ادامه دارد.....

کتاب درمان با عرفان
روانشناسی اعجاز، الهام، اشراق، کشف و شهود و بینش عرفانی

نگارش
دکتری وین دایر
ترجمه
جمال هاشمی