حقیقت کورش...
لطفاً قبل از لایک و کامنت متن را کامل مطالعه بفرمایبد.
در فارسنامه ابن بلخی، کورش بصورت کی رش یا کیرش آمده است و وی یک حاکم دست نشانده بهمن شاه ایران معرفی شده است که بفرمان بهمن بجای بلت النصر قرار داده میشود و نام مادرش اوشین است و مادر کورش دختر از بنی اسرائیل است و نسب کورش از طرف پدری بدینگونه است :
کیرش بن اخشوارش بن کیرش بن جاماسب بن لهراسب .
کورش را در تجارب الامم بررسی کردیم دیدیم که سخن از دو کورش زده بود که کورش دومی همین کیرش این کتاب بود یعنی فرزند اخشوارس و نوه یک کورش دیگر که در تجارب الامم آن کورش هم هماننده این کورش پادشاه بابل و تحت امر بهمن شاه بوده است . در تجارب الامم نیز دایی این کورش به وی تورات یاد داده است و همینطور کورش پادشاه بابل اما تحت امر بهمن شاه است ، مادر این کورش در تجارب الامم از بنی اسرائیل است اما دختر یکی از انبیای آن نیست . اما یک فرق اساسی بین تجارب الامم ابن مسکویه و فارسنامه ابن بلخی است و آن تفاوت این است :
در تجارب الامم ، شاه ایران بهمن اردشیر ، بلت النصر نوه بخت النصر را از پادشاهی بابل برکنار کرده و کورش اولی[ پدر بزرگ این کورش] را بجای وی بر تخت شاهی بابل می نشاند و سپس پادشاهی به اخشوارس و بعد هم به این کورش میرسد .
اما در فارسنامه ابن بلخی ، کورش دومی که نوه ی کورش اولی است توسط شاه ایران بهمن ، بجای بلت النصر نوه بخت النصر پادشاه بابل میشود .
طبری در کتاب تاریخ الرسل والملوک می نویسد که:
گروهي از اسيران بني اسرائيل كه بخت نصر با خود به- بابل برده بود به بيت المقدس باز گشتند و اين به روزگار كيرش، پسر اخشويرش بود كه از جانب بهمن پسر اسفنديار پادشاهي بابل داشت و چهار سال پس از وي
نيز از جانب خماني شاه آنجا بود.
و به قولی دیگر: همان كي آرش یا کیارش، كي آرش برادر كيكاوس بود.
گويند: كيآرش هرگز از جانب كيكاوس، كيخسرو و از جانب لهراسب پادشاه نبود، بلكه در خوزستان و نواحي مجاور آن از سرزمين بابل فرمانروايي داشت و بسيار بزيست و والا قدر بود.
و چون بيت المقدس را آباد كرد و بني اسرائيل به آنجا بازگشتند.
تاريخ طبري/ ترجمه، ج2، ص: 487
و بلعمی، همین سخن را به صورتی روشنتر بیان میکند، با این تفاوت که او این حوادث را به اشتباه در زمان پدربزرگِ بهمنِاردشیر یعنی گشتاسپ میداند. البته او کیرش را كورِش نامیده، بلعمی در این باره مینویسد: «كس فرستاد به زمين عراق و بابل آنجا كه بخت النّصر نشستى، سرهنگى را بفرستاد نام او كورِش، و بخت النّصر را از [آن] ملك باز كرد و به در خويش خواند و آن ملك عراق، كورِش را داد و او را بفرمود كه اسيران بيت المقدّس را رها كن و بفرماى تا از زمين شام هر جا كه ويران است همه را آبادان كنند و ايشان را ملكى ده از ملوك بنى اسرائيل، آن كس كه ايشان خواهند. پس كورش بيامد به زمين بابل و بخت النّصر را باز فرستاد. و منادى بانگ كرد كه هر كه اندر بنى اسرائيل اسير است او آزاد است. هر كه خواهد به بيت المقدّس باز شود و آن زمين را آبادان كند».
###بدون_تعصب #حقیقت_کورش #واقعیت_تاریخی
در فارسنامه ابن بلخی، کورش بصورت کی رش یا کیرش آمده است و وی یک حاکم دست نشانده بهمن شاه ایران معرفی شده است که بفرمان بهمن بجای بلت النصر قرار داده میشود و نام مادرش اوشین است و مادر کورش دختر از بنی اسرائیل است و نسب کورش از طرف پدری بدینگونه است :
کیرش بن اخشوارش بن کیرش بن جاماسب بن لهراسب .
کورش را در تجارب الامم بررسی کردیم دیدیم که سخن از دو کورش زده بود که کورش دومی همین کیرش این کتاب بود یعنی فرزند اخشوارس و نوه یک کورش دیگر که در تجارب الامم آن کورش هم هماننده این کورش پادشاه بابل و تحت امر بهمن شاه بوده است . در تجارب الامم نیز دایی این کورش به وی تورات یاد داده است و همینطور کورش پادشاه بابل اما تحت امر بهمن شاه است ، مادر این کورش در تجارب الامم از بنی اسرائیل است اما دختر یکی از انبیای آن نیست . اما یک فرق اساسی بین تجارب الامم ابن مسکویه و فارسنامه ابن بلخی است و آن تفاوت این است :
در تجارب الامم ، شاه ایران بهمن اردشیر ، بلت النصر نوه بخت النصر را از پادشاهی بابل برکنار کرده و کورش اولی[ پدر بزرگ این کورش] را بجای وی بر تخت شاهی بابل می نشاند و سپس پادشاهی به اخشوارس و بعد هم به این کورش میرسد .
اما در فارسنامه ابن بلخی ، کورش دومی که نوه ی کورش اولی است توسط شاه ایران بهمن ، بجای بلت النصر نوه بخت النصر پادشاه بابل میشود .
طبری در کتاب تاریخ الرسل والملوک می نویسد که:
گروهي از اسيران بني اسرائيل كه بخت نصر با خود به- بابل برده بود به بيت المقدس باز گشتند و اين به روزگار كيرش، پسر اخشويرش بود كه از جانب بهمن پسر اسفنديار پادشاهي بابل داشت و چهار سال پس از وي
نيز از جانب خماني شاه آنجا بود.
و به قولی دیگر: همان كي آرش یا کیارش، كي آرش برادر كيكاوس بود.
گويند: كيآرش هرگز از جانب كيكاوس، كيخسرو و از جانب لهراسب پادشاه نبود، بلكه در خوزستان و نواحي مجاور آن از سرزمين بابل فرمانروايي داشت و بسيار بزيست و والا قدر بود.
و چون بيت المقدس را آباد كرد و بني اسرائيل به آنجا بازگشتند.
تاريخ طبري/ ترجمه، ج2، ص: 487
و بلعمی، همین سخن را به صورتی روشنتر بیان میکند، با این تفاوت که او این حوادث را به اشتباه در زمان پدربزرگِ بهمنِاردشیر یعنی گشتاسپ میداند. البته او کیرش را كورِش نامیده، بلعمی در این باره مینویسد: «كس فرستاد به زمين عراق و بابل آنجا كه بخت النّصر نشستى، سرهنگى را بفرستاد نام او كورِش، و بخت النّصر را از [آن] ملك باز كرد و به در خويش خواند و آن ملك عراق، كورِش را داد و او را بفرمود كه اسيران بيت المقدّس را رها كن و بفرماى تا از زمين شام هر جا كه ويران است همه را آبادان كنند و ايشان را ملكى ده از ملوك بنى اسرائيل، آن كس كه ايشان خواهند. پس كورش بيامد به زمين بابل و بخت النّصر را باز فرستاد. و منادى بانگ كرد كه هر كه اندر بنى اسرائيل اسير است او آزاد است. هر كه خواهد به بيت المقدّس باز شود و آن زمين را آبادان كند».
###بدون_تعصب #حقیقت_کورش #واقعیت_تاریخی
۵.۵k
۰۹ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.