پارت چهار فیک ران

&: حاجی من هنوز باورم نمیشه اینجاییم
*: آره داش منم
&: میگم ساعت ۹ شده بریم خونه شام بپزیم
*: گشادیم میشه از بیرون یه چیزی بگیریم👍
&: مشکل خودتو و اینکه نه....یهو دیدی تا دسته کردن تو پاچمون😀
*: فقط.....ما تو خونه زهر مارم نداریم بخوریم
&: عیب نداره بابا میریم خرید
داخل فروشگاه
*: میگم یکم قاقالیلی بخریم؟
&: هر گوهی میخوای بخر فقط جوری پول نگه دار که کارتون خواب نشیم
*: میگم شلغمی
&: ها چته؟
*: چرا رو بستنیه نوشته چسو.....
&: خب.....شاید مثل همون کنسرو لوبیا خودمونه که میخوری واشر سر سیلند پاره میکنی تلنگت در میره 🗿🚬
*: بخریم ازش؟
&: نه ترو خدا حوصله ندارم تو خونه توفان شه😔👍
داخل خونه
&: اون گوشتا رو بکن تو ظرف داخلش پنیر بزار روش فویل بکش بزار تو فر
*: بعد تو چه گوهری میفشانی؟
&: این تویله رو جمع میکنم💔🗿
*: آآآآآ باشه
۱ساعت بعد جلوی تلویزیون
*: میگم بویه مو سوخته نمیاد
&: آره میگم غذا چیشو....یا قمر بنی هاشمممممم آتیشششش
ادمین:
مهی میره آتیش رو خاموش کنه ولی خودش با آتیش یکی میشه....
این وصت آیدا هی با مایتابه استیل این بدبخت رو کتک میزد که خاموش بشه.....
(آتیش کوچیکه پس زود خاموش شد)
&: آییی واییی
*: چته چرا عر میزنی
&: چرا عر میزنممم گیر یزید میفتادم اینجوری کتک نمی‌خوردم ای ریدم پس کلتتت مگه دشمنت رو میزدییی
ادامش پارت بعد











لایک و کامنت کم شده......به خدا حمایت نکنین از ویس میرم 🗿🚬😔













لایک کن سید