«یادِ بعضی نفرات/روشن ام می دارد...»
دربارهی این شاهعکسِ بهرام محمدیفرد قبلتر هم نوشته بودم. عکسی از پنج نفر که در روز چهارم آبان ماه سالِ ۱۳۵۹ برای معطلکردن ارتشِ به جنونرسیدهی عراق از پل خرمشهر گذشتند. کسی نامشان را نمیداند و کسی بازگشتشان را ندیده. محمدیفرد در آخرین ساعتهای دفاع سی و چهار روزهی هفتصد تکاور نیروی دریایی، نیروهای مردمی به هدایت محمد جهانآرا، ارتش و چریکهای دکتر چمران و بخشی از لشگر زرهی اهواز مقابل ۲۴۰۰ تانک عراقی. دو گردان کامل و در مجموع ده هزار سرباز و نیروی هوایی و توپخانهی سنگین، این قاب را ثبت کرد. نفراتی که من را یاد تکهی نخست شعر مشهور نیما میاندازد. یاد این نفرات زندهام میدارد چون در حرکتشان نوعی خونسردی و اطمینان وجود دارد که انگار از دلِ افسانهها بیرون آمده. دربارهی ترکیببندی هوشمندانهی عکس قبلتر نوشتهام و اینکه چهگونه محمدیفرد در زمانی کوتاه تصمیم گرفته این قاب را ببندد. آرامشی در عکس وجود دارد که در آن به سختی میتوان نشانهای از جهنمی دید که آن سوی پل رقم خواهدخورد. ما بهعنوان بیننده دوست نداریم این پسران از پل عبور کنند، دوست داریم همینجور خونسرد و شاید گپزنان روی آن بمانند و سر برگردانند. اما عکسهایی چون این صریح هستند و یادآور رخدادی که بعد لحظهی ثبتشان رقم خورده. چهارم آبان ۱۳۵۹ که همه چیز تمام شدهبود پنج نفر تصمیم گرفتند رد خود را باقی بگذارند. و این همان وضعیت ببرون جهیدن از صفِ مُردهگان است. اینکه در حال و هوای شکستی محتوم چشم در چشم شر بدوزی. وگرنه فاتحان که همیشهی تاریخ بر صدر بودهاند. عکس در خود حس گمنامی و محوشدنِ پنج سرباز را هم دارد. انگار در قوس پل و بعد ردشدن از کمرش آنها از دروازهای عبور میکنند که لنز عکاس دیگر نمیتواند آن را ببیند و برای همین عکس راوی رفتن به آغوش مرگیست محتوم. و ایران چنین حفظ شد. یادمان باشد که ارتش افغانستان چهگونه مقاومت کرد و ستایش کنیم این پسران را که نه مقابل مشتی طالب که برابر هزاران تُن سلاح سنگین ایستادند. هر ملتی به فهرمانهایاش نیاز دارد و کسانی که سرخوشانه، مطمئن و مصمم از پلِ تاریخ بگذرند تا شر ولو اندکی کمتر پیشروی کند. این همان لحظهایست که باعث میشود آبان خاصترین ماهها باشد شاید. چهرههایی که دیده نشدند و کسی نفهمید کجای خاک خونشان را تحویل وطن دادند. به افتخار این پنج سرباز که محمدیفرد آنها را ثبتکرد و ما در بدرقهی ابدیشان هستیم. و به افتخارِ آنها که حتا بازنگشتند تا پشتسر را نگاه کنند. «یاد بعضی نفرات...».
برگرفته از صفحه اینستاگرام
#م_یزدانی_خرم
برگرفته از صفحه اینستاگرام
#م_یزدانی_خرم
۱۱۱.۳k
۰۵ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.