تاریخ کوتاه ایران و جهان-203 (ویرایش 4)
تاریخ کوتاه ایران و جهان-203 (ویرایش 4)
_______________________________________________
در سال 546 پ.{پیشازادروز}(قبل میلاد) ، کورش بزرگ ، خاک «پادشاهی لیدیه» را به قلمروی «شاهنشاهی ایران» {خاندان هخامنشی} افزود (1)(2) ؛ و به واژگانی دیگر سرزمین «ایرانی تبارها» را از یونانی تبارهای مرزدر (متجاوز) پس گرفت {1} . ولی این کار ، تنها خواستهء «کورش بزرگ» نبود ، بلکه او میخواست که از نیمهء باختری هاتیا (آسیای صغیر یا آناتولی) ، فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» برچیده شود ، و بجای آن ، فرآوریشیوهء «خویشفرمائیگرائی» {2} دوباره برپا گردد.
در همین رهمندی (رابطه) باید بگویم که : در ماه های پایانی سال 548 پ. ، "تالس" ، برده دار بزرگی که باختریان (غربی ها) او را آغازگر خردشناسی (فلسفه) میدانند ، چون شنید که «کورش بزرگ» برآن شده است (اراده کرده است) که نیمهء باختری هاتیا (آسیای صغیر یا آناتولی) را از دست برده داران آزاد سازد ؛ بهمراه شخص دیگری بنام "بیاس" ، به همهء شهرهای "پادشاهی لیدیه" گذار (سفر) کرد و کوشید تا برده ها را با برده داران همدل سازد ، تا برده ها بتوانند در برابر سپاهیان «کورش بزرگ» پایداری کنند ، و نگذارند که فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» در باختر هاتیا (آسیای صغیر یا آناتولی) برچیده شود . یکی از روش های "تالس" برای بالا بردن توانمندی روانی برده ها و دیگر یونانی تبارها در این سفرها (گذارها) ، این بود که دین و خردشناسی (فلسفهء) «مزدا یسنا» {دین زرتشت} را نادرست بنمایاند (جلوه دهد) . باید دانست که در این هنگام ، دین و فلسفهء «مزدا یسنا» {دین زرتشت} ، در یونان پشتیبانان فراوانی پیدا کرده بود .
فلسفهء «مزدا یسنا» {که زرتشت آنرا به بهترین شیوه ، گسترده گوئی کرده بود} میگوید : " گوهرهء سرشت (جوهرهء طبیعت) ، «جوش و خروش» برآمده از کشمکش میان بخشهای ناسازگار درون هر باشندهء سرشتی (موجود طبیعی) است ؛ و آتش ، که همواره در جوش و خروش است ، نماد این «جوش و خروش» همیشگی سرشتی است". ولی تالس که نمی توانست ، و یا نمیخواست که دین و خردشناسی (فلسفهء) «مزدا یسنا» {دین زرتشت} را بدرستی دریابد (بفهمد) ، پاسخ خردشناسی (فلسفهء) «مزدا یسنا» را با گفتن این گویهء (جملهء) نارهمند (بی ربط) زیر می داد :
« گوهرهء سرشت (جوهرهء طبیعت) ، "آتش" نیست ، بلکه "آب" است» .
آشکار است که چنین پاسخ ناخردمندانه و نارهمندی (بی ربطی) ، تاکنون مایهء شرمندگی بسیاری از خردشناسان (فیلسوفان) جهان شده است.
گسترده گوئی (توضیح) جدا از جستار (موضوع) فرسته (پست):
____________________________________________
بازدیدکنندگان گرامی برگهء «تاریخ بدون سانسور» ، پدیدآورندگان کارنگارهء «جئاکرون» ، زیستندگان (ساکنین) «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» را «عرب» دانسته اند ؛ ولی این سخن ، نادرست است ؛ چون تا پیش از سال 632 زادروزی (میلادی) ، همه زیستندگان (ساکنین) «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» بجز «باریکهء حجاز» ، «یمنی تبار» بوده اند ؛ و در سال 632 زادروزی ، عرب ها پیش از اینکه به «شاهنشاهی ایران ساسانی» بتازند ، به زیستندگان «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» ، که «یمنی تبار» بودند ، تاختند ، و آنها را به خاور این آداکمان (شبه جزیرهء) راندند ؛ چون آنها همپیمان «شاهنشاهی ایران ساسانی» بودند.
پژوهشپایه های (منابع تحقیق) این گفته را میتوانید در نشانی های زیر بیابید:
http://wisgoon.com/pin/24336541/
http://wisgoon.com/pin/21678088/
پژوهشپایه ها (منابع تحقیق):
(1)
به زبان انگلیسی:
https://en.wikipedia.org/wiki/Cyrus_the_Great
به زبان فارسی:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%B...
(2)
درنرم افزار جئاکرون ، کارنگارهء (نقشهء) سال 546 پ. را ببینید:
http://geacron.com/home-en/
برای دیدن کارنگارهء (نقشهء) هر سالی ، باید در "چابر (کادر) جستجو" ، آن سال را بنویسید و سپس دکمهء کنش (اینتر) را بزنید . رونهش (توجه) داشته باشید که سالهای پیشازادروز (قبل میلاد) را ، باید با یک نشانهء "رانا" (منفی) بنویسید.
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
دربارهء نخستین باری که هاتیا(آسیای صغیر یا آناتولی) ، بدست یونانی تبارها زورگیری شد:
http://wisgoon.com/pin/25508157/
{2}
خویشفرمائی گرائی ، فرآوریشیوه ای (یک شیوهء تولیدی) است که در آن ، همهء مردم (بجز کودکان و نوجوانان) ، دارای سرمایه هستند ، و هرکس برای خودش «ارزش آفرینی» می کند ؛ و بهره کشی انسان از انسان را نمی توان در این فرآوریشیوه یافت . بواژگانی دیگر ، در این فرآوریشیوه ، «مزدبگیر» (کارگر یا کارمند) ، «برده» ، و یا «رعیت» را نمی توان یافت . خویشفرماها ، به دو شیوه میتوانند «ک
_______________________________________________
در سال 546 پ.{پیشازادروز}(قبل میلاد) ، کورش بزرگ ، خاک «پادشاهی لیدیه» را به قلمروی «شاهنشاهی ایران» {خاندان هخامنشی} افزود (1)(2) ؛ و به واژگانی دیگر سرزمین «ایرانی تبارها» را از یونانی تبارهای مرزدر (متجاوز) پس گرفت {1} . ولی این کار ، تنها خواستهء «کورش بزرگ» نبود ، بلکه او میخواست که از نیمهء باختری هاتیا (آسیای صغیر یا آناتولی) ، فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» برچیده شود ، و بجای آن ، فرآوریشیوهء «خویشفرمائیگرائی» {2} دوباره برپا گردد.
در همین رهمندی (رابطه) باید بگویم که : در ماه های پایانی سال 548 پ. ، "تالس" ، برده دار بزرگی که باختریان (غربی ها) او را آغازگر خردشناسی (فلسفه) میدانند ، چون شنید که «کورش بزرگ» برآن شده است (اراده کرده است) که نیمهء باختری هاتیا (آسیای صغیر یا آناتولی) را از دست برده داران آزاد سازد ؛ بهمراه شخص دیگری بنام "بیاس" ، به همهء شهرهای "پادشاهی لیدیه" گذار (سفر) کرد و کوشید تا برده ها را با برده داران همدل سازد ، تا برده ها بتوانند در برابر سپاهیان «کورش بزرگ» پایداری کنند ، و نگذارند که فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» در باختر هاتیا (آسیای صغیر یا آناتولی) برچیده شود . یکی از روش های "تالس" برای بالا بردن توانمندی روانی برده ها و دیگر یونانی تبارها در این سفرها (گذارها) ، این بود که دین و خردشناسی (فلسفهء) «مزدا یسنا» {دین زرتشت} را نادرست بنمایاند (جلوه دهد) . باید دانست که در این هنگام ، دین و فلسفهء «مزدا یسنا» {دین زرتشت} ، در یونان پشتیبانان فراوانی پیدا کرده بود .
فلسفهء «مزدا یسنا» {که زرتشت آنرا به بهترین شیوه ، گسترده گوئی کرده بود} میگوید : " گوهرهء سرشت (جوهرهء طبیعت) ، «جوش و خروش» برآمده از کشمکش میان بخشهای ناسازگار درون هر باشندهء سرشتی (موجود طبیعی) است ؛ و آتش ، که همواره در جوش و خروش است ، نماد این «جوش و خروش» همیشگی سرشتی است". ولی تالس که نمی توانست ، و یا نمیخواست که دین و خردشناسی (فلسفهء) «مزدا یسنا» {دین زرتشت} را بدرستی دریابد (بفهمد) ، پاسخ خردشناسی (فلسفهء) «مزدا یسنا» را با گفتن این گویهء (جملهء) نارهمند (بی ربط) زیر می داد :
« گوهرهء سرشت (جوهرهء طبیعت) ، "آتش" نیست ، بلکه "آب" است» .
آشکار است که چنین پاسخ ناخردمندانه و نارهمندی (بی ربطی) ، تاکنون مایهء شرمندگی بسیاری از خردشناسان (فیلسوفان) جهان شده است.
گسترده گوئی (توضیح) جدا از جستار (موضوع) فرسته (پست):
____________________________________________
بازدیدکنندگان گرامی برگهء «تاریخ بدون سانسور» ، پدیدآورندگان کارنگارهء «جئاکرون» ، زیستندگان (ساکنین) «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» را «عرب» دانسته اند ؛ ولی این سخن ، نادرست است ؛ چون تا پیش از سال 632 زادروزی (میلادی) ، همه زیستندگان (ساکنین) «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» بجز «باریکهء حجاز» ، «یمنی تبار» بوده اند ؛ و در سال 632 زادروزی ، عرب ها پیش از اینکه به «شاهنشاهی ایران ساسانی» بتازند ، به زیستندگان «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» ، که «یمنی تبار» بودند ، تاختند ، و آنها را به خاور این آداکمان (شبه جزیرهء) راندند ؛ چون آنها همپیمان «شاهنشاهی ایران ساسانی» بودند.
پژوهشپایه های (منابع تحقیق) این گفته را میتوانید در نشانی های زیر بیابید:
http://wisgoon.com/pin/24336541/
http://wisgoon.com/pin/21678088/
پژوهشپایه ها (منابع تحقیق):
(1)
به زبان انگلیسی:
https://en.wikipedia.org/wiki/Cyrus_the_Great
به زبان فارسی:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%B...
(2)
درنرم افزار جئاکرون ، کارنگارهء (نقشهء) سال 546 پ. را ببینید:
http://geacron.com/home-en/
برای دیدن کارنگارهء (نقشهء) هر سالی ، باید در "چابر (کادر) جستجو" ، آن سال را بنویسید و سپس دکمهء کنش (اینتر) را بزنید . رونهش (توجه) داشته باشید که سالهای پیشازادروز (قبل میلاد) را ، باید با یک نشانهء "رانا" (منفی) بنویسید.
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
دربارهء نخستین باری که هاتیا(آسیای صغیر یا آناتولی) ، بدست یونانی تبارها زورگیری شد:
http://wisgoon.com/pin/25508157/
{2}
خویشفرمائی گرائی ، فرآوریشیوه ای (یک شیوهء تولیدی) است که در آن ، همهء مردم (بجز کودکان و نوجوانان) ، دارای سرمایه هستند ، و هرکس برای خودش «ارزش آفرینی» می کند ؛ و بهره کشی انسان از انسان را نمی توان در این فرآوریشیوه یافت . بواژگانی دیگر ، در این فرآوریشیوه ، «مزدبگیر» (کارگر یا کارمند) ، «برده» ، و یا «رعیت» را نمی توان یافت . خویشفرماها ، به دو شیوه میتوانند «ک
۴.۹k
۰۲ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.