شعر
سرم انگار به جوش آمد ومغزم پوسید
سرطانی شدم ومرگ لبم را بوسید
دوزخ نی شدم و شعله دواندم به تنت
شعله پوشیدم و مشغول پدر سوختنم...💔
سرطانی شدم ومرگ لبم را بوسید
دوزخ نی شدم و شعله دواندم به تنت
شعله پوشیدم و مشغول پدر سوختنم...💔
۳.۷k
۱۰ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.