نگاهی کوتاه به زندگانی ام المومنین خدیجه کبری سلام الله ع
نگاهی کوتاه به زندگانی ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیه
شکر خدا که تحت لوای خدیجه ایم
بعد از هزار سال گدای خــدیجه ایم
اصلاً به ما چه مردم دنیا پیِ چه اند
ما که در پی نــوادگان خـــدیجه ایم
يكي از جنايتهاي منافقين در راه پرده پوشي حق ، تحريف تاريخ زندگاني ام المومنين حضرت خديجه كبري سلام الله عليها ميباشد. غاصبان وقتي فهميدند مثل خديجه شدن براي ديگر همسران پيامبر صلي الله عليه و آله محال است، سعي كردند مقام و منزلت خديجه كبري سلام الله عليها را در نظر مردم آن قدر پايين بياورند كه ديگر جايگاهي براي ايشان در نزد مردم نماند و در مقابل، آنچه ميتوانند براي آنان فضيلت و منقبت بتراشند تا بدان وسيله در قلوب مردم جايي برايشان باز نمايند و با اين پشتوانه به اهداف خود برسند.
البته اين اولين بار نبود كه منافقان براي وصول به اهداف خود دست به چنين نقشه هاي شومي ميزدند، بلكه قبل از آن هم براي توجيه عملكرد خود در عرصه خلافت و پرده پوشي، اشتباهات فاحش خود كه ناشي از جهل آنان به مسايل ابتدايي دين بود، دست به تخريب شخصيت نبي اكرم صلي الله عليه و آله زده و ايشان را در نزد عامه تا حد يك انسان معمولي كه نعوذبالله داراي اشتباهاتي فاحش و اميالي فاسد ميباشد تنزل داده اند ، تاریخ صدر اسلام در ظلم به محمد (ص) و آل او که سرگذشت شهادت یکایک عزیزانش مباشد خود گویای کامل ماجراست ، حتی در چينش زندگي حضرت ام المومنين حضرت خديجه سلام الله عليها دست بردند و آن را به نحو دلخواه خود عوض كردند و آنگونه كه مطابق مصالحشان بود ايشان را به مسلمين معرفي كردند ، تا آنجا كه توانستند فضايل و مناقب ايشان را حذف نمودند يا به ديگران نسبت دادند تا از فروغ جلوات ايشان در نزد عامه مردم بكاهند و مردم را به طرف ديگران متمايل سازند اما غافلند از اینکه خداوند در سوره مبارکه توبه آیه 32 فرموده : میخواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند ولی خداوند نمیگذارد تا نور خود را کامل کند هرچند کافران را خوش نیاید.
خدیجه بنت خُوَیلِد بن اَسَد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بن مرﺓ بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر پدر بزرگوارش «خُوَیلِد» قهرمان دلاوری بود که در دفاع از حریم کعبه روز به یاد ماندنی آفرید. هنگامی که «تُبَّع» پادشاه خودکامه یمن تصمیم گرفت حجرالاسود را به یمن منتقل کند و در معبدی که آنجا ساخته بود به کار گذارد، خُوَیلِد شمشیر به دست گرفت و در برابر او مردانه جنگید و دیگر شمشیرزنان قریش به یاری او شتافتند و دشمن را با ذلت از حریم کعبه دور ساختند.
پدربزرگش «اسد» از پیشگامان در پیمان جوانمردان میباشد. این پیمان به منظور احقاق حقوق و دفاع از مظلوم در خانه «عبدالله بن جدعان» برگزار شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در آن پیمان حضور فعال داشت و از آن به نیکی یاد میکردند. «اسد» از پیشگامان در این پیمان بود که در تاریخ به عنوان «حلف الفضول» مشهور شده است.
مادرش «فاطمه» بنت زائده بن ﺃصمّ بن رَوَاحَة بن حجر بن عبد بن معیص بن عامر بن لؤی بن غالب بن فهر بانویی با فضیلت، تابع آئین حنیف بود. حضرت خدیجه سلام الله علیها از تیرة قریش میباشد، از سوی پدر در نیای سوم و از سوی مادر در نیای هشتم با نسب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیوند میخورد. حضرت خدیجه سلام الله علیها حدوداً پنجاه و پنج سال پیش از هجرت در مکه چشم به جهان گشود به روایتی پدرش قبل از جنگهای فِجار کشته شد و خدیجه را در دنیای پر آشوب آن روزگار تنها نهاد.
حضرت خدیجه سلام الله علیها در دوران طفولیت تجربیاتی گرانسنگ اندوخته بود، شاید پانزده سال بیشتر از عمرش نمیگذشت که شاهد هجوم سپاه ابرهه به خانهی خدا بود. اولین متون تاریخی در مورد او به زمانی اشاره دارند که با ترتیب دادن کاروانهای تجاری به کسب درآمد پرداخت. او با مدیریت و درایتی قوی به دور از رسم تجار زمانه که رباخواری را از اصول اولیهی کسب ثروت قرار داده بودند، به تجارت روی آورد. (1)
تابناکترین صفحات زندگی او زمانی شکل میگیرد که با وجود زیبایی ظاهر و برخورداری از تمام صفات عالی زنانه، هرگز در جامعهی فاسد آن روزگار خود را نباخت و به چنان درجهای از کمال و پاکی دست یافت که به وی لقب «طاهره» دادند نویسندگان در توصیف او عباراتی چون «تُدْعَی فِی الْجَاهِلِیةِ الطَّاهِرَة» در جاهلیت به طاهره نامیده میشد، را به کار بردهاند.
او از یاری فقرا روی برنمی گرداند و خانهاش پناهگاه نیازمندان بود. «کرم و سخاوت» ، «دور اندیشی و درایت» و «عفت» از وی بانویی پارسا و مورد احترام همگان ساخت. لقب «سیدة نساء قریش» که در آن زمان به وی داده شد، از نفوذ اجتماعی و عمق احساس احترام مردم به وی پرده بر میدارد. کمالات روحی و عقلی و حسن ظاهر وی سبب شد تا گروه کثیری از مردان، اندیشهی همسر
شکر خدا که تحت لوای خدیجه ایم
بعد از هزار سال گدای خــدیجه ایم
اصلاً به ما چه مردم دنیا پیِ چه اند
ما که در پی نــوادگان خـــدیجه ایم
يكي از جنايتهاي منافقين در راه پرده پوشي حق ، تحريف تاريخ زندگاني ام المومنين حضرت خديجه كبري سلام الله عليها ميباشد. غاصبان وقتي فهميدند مثل خديجه شدن براي ديگر همسران پيامبر صلي الله عليه و آله محال است، سعي كردند مقام و منزلت خديجه كبري سلام الله عليها را در نظر مردم آن قدر پايين بياورند كه ديگر جايگاهي براي ايشان در نزد مردم نماند و در مقابل، آنچه ميتوانند براي آنان فضيلت و منقبت بتراشند تا بدان وسيله در قلوب مردم جايي برايشان باز نمايند و با اين پشتوانه به اهداف خود برسند.
البته اين اولين بار نبود كه منافقان براي وصول به اهداف خود دست به چنين نقشه هاي شومي ميزدند، بلكه قبل از آن هم براي توجيه عملكرد خود در عرصه خلافت و پرده پوشي، اشتباهات فاحش خود كه ناشي از جهل آنان به مسايل ابتدايي دين بود، دست به تخريب شخصيت نبي اكرم صلي الله عليه و آله زده و ايشان را در نزد عامه تا حد يك انسان معمولي كه نعوذبالله داراي اشتباهاتي فاحش و اميالي فاسد ميباشد تنزل داده اند ، تاریخ صدر اسلام در ظلم به محمد (ص) و آل او که سرگذشت شهادت یکایک عزیزانش مباشد خود گویای کامل ماجراست ، حتی در چينش زندگي حضرت ام المومنين حضرت خديجه سلام الله عليها دست بردند و آن را به نحو دلخواه خود عوض كردند و آنگونه كه مطابق مصالحشان بود ايشان را به مسلمين معرفي كردند ، تا آنجا كه توانستند فضايل و مناقب ايشان را حذف نمودند يا به ديگران نسبت دادند تا از فروغ جلوات ايشان در نزد عامه مردم بكاهند و مردم را به طرف ديگران متمايل سازند اما غافلند از اینکه خداوند در سوره مبارکه توبه آیه 32 فرموده : میخواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند ولی خداوند نمیگذارد تا نور خود را کامل کند هرچند کافران را خوش نیاید.
خدیجه بنت خُوَیلِد بن اَسَد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بن مرﺓ بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر پدر بزرگوارش «خُوَیلِد» قهرمان دلاوری بود که در دفاع از حریم کعبه روز به یاد ماندنی آفرید. هنگامی که «تُبَّع» پادشاه خودکامه یمن تصمیم گرفت حجرالاسود را به یمن منتقل کند و در معبدی که آنجا ساخته بود به کار گذارد، خُوَیلِد شمشیر به دست گرفت و در برابر او مردانه جنگید و دیگر شمشیرزنان قریش به یاری او شتافتند و دشمن را با ذلت از حریم کعبه دور ساختند.
پدربزرگش «اسد» از پیشگامان در پیمان جوانمردان میباشد. این پیمان به منظور احقاق حقوق و دفاع از مظلوم در خانه «عبدالله بن جدعان» برگزار شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در آن پیمان حضور فعال داشت و از آن به نیکی یاد میکردند. «اسد» از پیشگامان در این پیمان بود که در تاریخ به عنوان «حلف الفضول» مشهور شده است.
مادرش «فاطمه» بنت زائده بن ﺃصمّ بن رَوَاحَة بن حجر بن عبد بن معیص بن عامر بن لؤی بن غالب بن فهر بانویی با فضیلت، تابع آئین حنیف بود. حضرت خدیجه سلام الله علیها از تیرة قریش میباشد، از سوی پدر در نیای سوم و از سوی مادر در نیای هشتم با نسب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیوند میخورد. حضرت خدیجه سلام الله علیها حدوداً پنجاه و پنج سال پیش از هجرت در مکه چشم به جهان گشود به روایتی پدرش قبل از جنگهای فِجار کشته شد و خدیجه را در دنیای پر آشوب آن روزگار تنها نهاد.
حضرت خدیجه سلام الله علیها در دوران طفولیت تجربیاتی گرانسنگ اندوخته بود، شاید پانزده سال بیشتر از عمرش نمیگذشت که شاهد هجوم سپاه ابرهه به خانهی خدا بود. اولین متون تاریخی در مورد او به زمانی اشاره دارند که با ترتیب دادن کاروانهای تجاری به کسب درآمد پرداخت. او با مدیریت و درایتی قوی به دور از رسم تجار زمانه که رباخواری را از اصول اولیهی کسب ثروت قرار داده بودند، به تجارت روی آورد. (1)
تابناکترین صفحات زندگی او زمانی شکل میگیرد که با وجود زیبایی ظاهر و برخورداری از تمام صفات عالی زنانه، هرگز در جامعهی فاسد آن روزگار خود را نباخت و به چنان درجهای از کمال و پاکی دست یافت که به وی لقب «طاهره» دادند نویسندگان در توصیف او عباراتی چون «تُدْعَی فِی الْجَاهِلِیةِ الطَّاهِرَة» در جاهلیت به طاهره نامیده میشد، را به کار بردهاند.
او از یاری فقرا روی برنمی گرداند و خانهاش پناهگاه نیازمندان بود. «کرم و سخاوت» ، «دور اندیشی و درایت» و «عفت» از وی بانویی پارسا و مورد احترام همگان ساخت. لقب «سیدة نساء قریش» که در آن زمان به وی داده شد، از نفوذ اجتماعی و عمق احساس احترام مردم به وی پرده بر میدارد. کمالات روحی و عقلی و حسن ظاهر وی سبب شد تا گروه کثیری از مردان، اندیشهی همسر
۲۰.۹k
۱۷ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.