عشق بی انتها پارت ۶۶
#بوساگ
منو گرفت کوک:وایسا ببینم کجا یهو اومد بغلم کرد منو انداخت رو شونش من:کوک بزارم پایین کوک:نوچ منو برد تو اتاق درم بست من:چرا درو میبندی بعد انداختم رو تخت میخواستم پاشم که اومد روم دستمو گرفت گذاشت کنارم روم نشسته بود من:کوک کوک:هیس شما از حدتون گذشتید من:میخوای چیکار کنی کاری نکنی نتونم راه برم یه نیش خند شیطانی زد بعد لباشو محکم گذاشت رو لبام و لبامو گاز میگرفت و مک میزد وحشیانه منم کاری نمی تونستم بکنم آه و ناله میکردم جدا شد من:حداقل یکم نفس بده گوش نکرد دوباره لباشو چسبوند به لبام و لبامو مک میزدو میخورد بعد دستشو برد طرف دکمه لباسم دکمه هارو باز کرد لباسمو زد کنار دستشو رو بدنم میکشید
#کوک
دستمو رو بدن سفید و گوگلیش میکشیدم بعد رو شیکمش بوسه های پشت سر هم میزدم و گاز میگرفتم و زبونمو روش کشیدم بعد لباسمو از تنم در آوردم و پرت کردم اونور و لباس بوساگم کامل در آوردم و پرت کردم اونور (اگه زنده موندم بهتون خبر میدم😑)
بعد رفتم سراغ گردنش و گردنشو لیس میزدمو بوس میکردم و مارک کردم لبامو از رو گردنش کشیدم بردم سمت لباش و لب پایینشو با دندونام گرفتم و میخوردمو گاز میگرفتم
#بوساگ
من که دیدم نمی تونم کاری کنم منم همراهیش کردم و لب بالاشو گاز گرفتم بعد دستمو بردم گذاشتم رو کمرش و کمرشو میمالیدم که جدا شد کوک:این بدن و از کجا آوردی تو واقعا سفیدو گوگولی سفید برفی خودم بعد از هم جدا شدیم و از روم بلند شد و پاشدیم آماده شدیم من یه شلوار لیه آبیه تنگ پوشیدم با یه پیرن دکمه دار سفید و یه کت مشکیه بلند تا پایین باسنم و یه رژلب کرمیم زدم اون عطری که جونگ کوک دوست داشتم زدم یه نگاه کردم دیگه تهشه من:جونگ کوک کوک:جانم من:یه دقیقه بیا کوک:چی شده من:عطرم داره تموم میشه کوک:برات یدونه میخرم من:میخری کوک:اوهوم الان زدی من:اوهوم کوک:همینکه زدی خیلی خوبه بعد دستمو گرفت چرخوندم کوک:خوشگل شدی من:رژ لبم خوبه کوک:خوبه ولی من:ولی چی کوک:رژلب قرمز و صورتی بیشتر بهت میاد هرچند لبات صورتی هست من:یعنی الان خوب نیست باشه عوضش میکنم بعد خندید من:چرا میخندی کوک:شوخی کردم تو همه جور رژلبی بهت میاد لوس میشی چرا من:کی لوس شدم کوک:الان قیافه الانت میخوای عکس بگیرم ببینی من:بنداز ببینم کوک:باشه یدونه عکس از من انداخت نشونم داد اولش فکر کردم از من انداخت اما وقتی عکسو دیدم دیدم از خودش انداخت یدونه زدم رو بازوش رفت اونور من:هی اینکه خودتی کوک:ببینم من:بیا کوک:عععع خودمم که😲😂 بعد خندید صدا خندش رفت بالا از اون خندها من:نخند از یه طرفم خودم میخندیدم کوک:ت تو خودتم داری میخندی🤣🤣🤣 من:آخه این چیه گرفتی از خودت منو باش چه ژستی گرفته بودم کوک:زرشک هنوزم داشت میخندید
منو گرفت کوک:وایسا ببینم کجا یهو اومد بغلم کرد منو انداخت رو شونش من:کوک بزارم پایین کوک:نوچ منو برد تو اتاق درم بست من:چرا درو میبندی بعد انداختم رو تخت میخواستم پاشم که اومد روم دستمو گرفت گذاشت کنارم روم نشسته بود من:کوک کوک:هیس شما از حدتون گذشتید من:میخوای چیکار کنی کاری نکنی نتونم راه برم یه نیش خند شیطانی زد بعد لباشو محکم گذاشت رو لبام و لبامو گاز میگرفت و مک میزد وحشیانه منم کاری نمی تونستم بکنم آه و ناله میکردم جدا شد من:حداقل یکم نفس بده گوش نکرد دوباره لباشو چسبوند به لبام و لبامو مک میزدو میخورد بعد دستشو برد طرف دکمه لباسم دکمه هارو باز کرد لباسمو زد کنار دستشو رو بدنم میکشید
#کوک
دستمو رو بدن سفید و گوگلیش میکشیدم بعد رو شیکمش بوسه های پشت سر هم میزدم و گاز میگرفتم و زبونمو روش کشیدم بعد لباسمو از تنم در آوردم و پرت کردم اونور و لباس بوساگم کامل در آوردم و پرت کردم اونور (اگه زنده موندم بهتون خبر میدم😑)
بعد رفتم سراغ گردنش و گردنشو لیس میزدمو بوس میکردم و مارک کردم لبامو از رو گردنش کشیدم بردم سمت لباش و لب پایینشو با دندونام گرفتم و میخوردمو گاز میگرفتم
#بوساگ
من که دیدم نمی تونم کاری کنم منم همراهیش کردم و لب بالاشو گاز گرفتم بعد دستمو بردم گذاشتم رو کمرش و کمرشو میمالیدم که جدا شد کوک:این بدن و از کجا آوردی تو واقعا سفیدو گوگولی سفید برفی خودم بعد از هم جدا شدیم و از روم بلند شد و پاشدیم آماده شدیم من یه شلوار لیه آبیه تنگ پوشیدم با یه پیرن دکمه دار سفید و یه کت مشکیه بلند تا پایین باسنم و یه رژلب کرمیم زدم اون عطری که جونگ کوک دوست داشتم زدم یه نگاه کردم دیگه تهشه من:جونگ کوک کوک:جانم من:یه دقیقه بیا کوک:چی شده من:عطرم داره تموم میشه کوک:برات یدونه میخرم من:میخری کوک:اوهوم الان زدی من:اوهوم کوک:همینکه زدی خیلی خوبه بعد دستمو گرفت چرخوندم کوک:خوشگل شدی من:رژ لبم خوبه کوک:خوبه ولی من:ولی چی کوک:رژلب قرمز و صورتی بیشتر بهت میاد هرچند لبات صورتی هست من:یعنی الان خوب نیست باشه عوضش میکنم بعد خندید من:چرا میخندی کوک:شوخی کردم تو همه جور رژلبی بهت میاد لوس میشی چرا من:کی لوس شدم کوک:الان قیافه الانت میخوای عکس بگیرم ببینی من:بنداز ببینم کوک:باشه یدونه عکس از من انداخت نشونم داد اولش فکر کردم از من انداخت اما وقتی عکسو دیدم دیدم از خودش انداخت یدونه زدم رو بازوش رفت اونور من:هی اینکه خودتی کوک:ببینم من:بیا کوک:عععع خودمم که😲😂 بعد خندید صدا خندش رفت بالا از اون خندها من:نخند از یه طرفم خودم میخندیدم کوک:ت تو خودتم داری میخندی🤣🤣🤣 من:آخه این چیه گرفتی از خودت منو باش چه ژستی گرفته بودم کوک:زرشک هنوزم داشت میخندید
۱۰.۷k
۰۹ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.