برترین عشق پارت ۱۱
بعد اومد بغلم کرد منم بغلش کردم دستشو رو کمرم میکشید کوک:یون هی من دیگه نمی تونم دور بودنت و تحمل کنم بدون تو یه لحظم دووم نمیارم عمرم همه ی زندگیم حرفاش دلنشین بود فقط گوش میدادم هیچی نمیگفتم سرشو تو گردنم برد و گردنم و گونمو میبوسید من:جونگ کوک خیلی دوست دارم کوک:منبیشتر بعد از تو بغل هم اومدیم بیرون دستشو رو صورتم میکشید کوک:پیشولی من:عههههه😐 کوک:😂یادته بهت میگفتم پیشولی بدت میومد بعد قهر میکردی میگفتم پیشولیه من قهر میکردی و من با یه شاخ گل رز از دلت در میاوردم یه بارم بوسیدمت من:آره یادمه کوک:پیشولی من من:هی چرا میگی خوب خوشم نمیاد قهلم بعد دست به سینه نشستم و اونور و نگاه کردم کوک:چطوری میتونی با من قهری کنی آخه با اینکه گل همرام نیست ولی بجاش یه چیز دیگه بهت میدم بعد صورتمو گرفت چرخوند سمت خودش و اومد نزدیک تر و لباشو گذاشت رو لبام و لبامو بوسید بدون هیچ مک زدنی یا حرکتی یجوری بوسید که صداشم اومد کوک:قلبونت بشم تو لو خدا با من قهل نتون من طاقت قهل بودنتو ندالم آشتی من:باجه آشتی کوک:من فدای اون حرف زدن کیوتت بشم من:نه من بشم تو که بهتر رفتی کوک:هردومون خوب رفتیم من:آره خودت خیلی کیوت بودی بانی بعد چهار دست و پا اومد طرفم منم میرفتم عقب کوک:من بانی نیستم من:پس چی کوک:من کسیم که جونش برا عشقش در میره همینجوری که رو زمین بودیم من میرفتم عقب جونگ کوک چهار دست و پا میومد جلو تند تند بعد وایسادم و یکم خم شدم و دستمو گذاشتم پشتم اونم اومد جلو تر دو تا دستاشو کنار شیکمم گذاشت بعد یکی از دستاش و زد به کمرم و کشیدم بالا سمت صورتش منم دستمو دور گردنش همونجوری حلقه کردم یهو از پشت رفت و منم با خودش برد و منو انداخت رو خودش منم دوتا دستامو بردم زیر گلوم و چونمو چسبوندم رو چونش و همون موقع لبامو گذاشتم رو لباش و یه مک کوچولوزدم بعد جدا شدم یهو برگردوندم و خودش اومد روم دو تا دستامو گرفت برد بالا گذاشت کنارم کوک:هیچ وقت نصف کاره نمیمونه بوسیدن لبات اونم وقتی که تو میزنی من:جونگ کوک کوک:هوم من:پات و گذاشته رو معدم کوک:چی من:پاتو گذاشتی رو معدم و هی فشار میدی بعد از روم پاشد کوک:آخ عشقم ببخشید من:نه عب نداره بعد پاشدم من:حوصلم سر رفته کوک:منم همینطور بریم بیرون من:بریم بعد پاشدیم رفتیم بیرون راه میرفتیم برای خودمون شب بود تقریبا همون موقع یه مرده بهم گیر داد(یا ابلفض😐😨😨😨 الان جونگ کوک جرش میده ببینید😐😂😂😂😨) مرده:وایی چه دختر خانوم خوشگلی من:خفه شو تخمه سگ کوک:این الان چه زری زد من:هیچی ولش کن جونگ کوک بیا بریم (خوبه جونگ کوک و میبینه کنارم 😐😂😂😂😂😂) کوک:نه من با این کاری دارم من:نه جونگ کوک ولش کن بخاطر من لطفا کوک:کاریش ندارم عشقم یه کلمه حرف سادس
۱۹.۱k
۰۸ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.