جشن ایرانی سده
#جشن_ایرانی#سده
🔥 جشنی به نام نوسره نداریم. نوسده همان سده است.ا
گفتنی است که واژه «نوسره» در هیچ کدام از منابع اصلی درباره جشنهای ایرانی نیامده است و گویا تنها در یکی از ترجمههای معاصر از کتاب آثارالباقیه (از عربی به پارسی)، به این صورت ثبت شده
۱- در متن اصلی (عربی) کتاب «زیج سنجری» نوشته عبدالرحمن خازنی (قرن ۵و۶ هجری، دوره سلجوقی) از این روز به نام «نوسده» نام برده شده است.
۲- بیرونی در متن عربی و فارسی کتاب «التفهیم» از این روز به نام «برسده» و «نوسده» یاد میکند
۴- در متن اصلی (عربی) آثارالباقیه، بیرونی این واژه را «نوسده» به معنی «السدقجدید» و «برسده» به معنی «فوقالسدق»چنانکه پیداست، بیرونی در «التفهیم» بنیان سده را به داستان شکست بیوراسب (ضحاک) از فریدون و حقانیت ارمائیل (مَسمغان/مَهمُغان) نسبت میدهد و از بنیان نوسده ابراز ناآگاهی میکند، اما در آثارالباقیه بنیان نوسده را نیز به همان داستان است
۴- همچنین، نام این روز در کتاب «منتهیالإدراک فی تقسیمالاٴفلاک» نوشته «بهاءالدین مروزی» به صورت «نوسدق»، در کتاب «عجائبالمخلوقات» نوشته «زکریای قزوینی» به صورت «نوسده»، و در «زینالاخبار» نوشته «گردیزی» به صورت «برسده» آمده است.
۵- جشن سده پیش از اسلام، صد روز پس از آغاز آبان ماه (آغاز زمستانِ پنجماهه) و برابر با دهم بهمنماه برگزار میشده است ولی از هنگامی که در پایان ساسانیان (دوره فیروز ساسانی) پنج روز پایان سال یا «پنجه» یا «اندرگاه» به آخر آبانماه افتاد، صدمین روز پس از آغاز زمستانِ بزرگ پنجماهه یا یکم آبانماه، همزمان با پنجم بهمنماه شد، پس نام آن را «نوسده» نهادند.(جشن سده، نشریه شماره۲ انجمن ایرانشناسی، ص۱۳/ گاهشماری در ایران قدیم، حسن تقیزاده، ص۲۱و۲۴)
۶- سده، (اسم مرکب از: سد= صد +ه، پسوند نسبت) به معنی منسوب به شماره سد (صد) است.
جشن سده یک دوره صد روزه است که درست پس از دوره چهل روزه (چله) آغاز میشود و تا نیمه اردیبهشت که جشن بهاربد یا جشن برداشت غله یا گاهنبار میانهسبز ادامه دارد.
در متون عربی و فارسی قدیم، سده را به صورت معرب سدق یا صدق نوشتهاند. (سده: دهخدا، نقل از آنندراج و غیاث) اما شکل دیگر آن «سده» نیز تا امروز همچنان متداول بوده است
براین پایه، صورت نخست این واژه «سدک» بوده است که به «سده» تغییر یافته است. پسآوای «ک» در اینجا نشانه نسبی است و منسوب بودن به صفت قبل از خود را بیان میکند و صفت را تبدیل به اسم میکند. مانند: زردک، سفیدک، سیاهک، سرخک.(کافنامه کسروی)
مهرداد بهار نیز سده یا سدک را واژهای اوستایی به معنای پیدایی میداند که خود میتواند اشاره به پیدایش آتش باشد.
🔥 جشنی به نام نوسره نداریم. نوسده همان سده است.ا
گفتنی است که واژه «نوسره» در هیچ کدام از منابع اصلی درباره جشنهای ایرانی نیامده است و گویا تنها در یکی از ترجمههای معاصر از کتاب آثارالباقیه (از عربی به پارسی)، به این صورت ثبت شده
۱- در متن اصلی (عربی) کتاب «زیج سنجری» نوشته عبدالرحمن خازنی (قرن ۵و۶ هجری، دوره سلجوقی) از این روز به نام «نوسده» نام برده شده است.
۲- بیرونی در متن عربی و فارسی کتاب «التفهیم» از این روز به نام «برسده» و «نوسده» یاد میکند
۴- در متن اصلی (عربی) آثارالباقیه، بیرونی این واژه را «نوسده» به معنی «السدقجدید» و «برسده» به معنی «فوقالسدق»چنانکه پیداست، بیرونی در «التفهیم» بنیان سده را به داستان شکست بیوراسب (ضحاک) از فریدون و حقانیت ارمائیل (مَسمغان/مَهمُغان) نسبت میدهد و از بنیان نوسده ابراز ناآگاهی میکند، اما در آثارالباقیه بنیان نوسده را نیز به همان داستان است
۴- همچنین، نام این روز در کتاب «منتهیالإدراک فی تقسیمالاٴفلاک» نوشته «بهاءالدین مروزی» به صورت «نوسدق»، در کتاب «عجائبالمخلوقات» نوشته «زکریای قزوینی» به صورت «نوسده»، و در «زینالاخبار» نوشته «گردیزی» به صورت «برسده» آمده است.
۵- جشن سده پیش از اسلام، صد روز پس از آغاز آبان ماه (آغاز زمستانِ پنجماهه) و برابر با دهم بهمنماه برگزار میشده است ولی از هنگامی که در پایان ساسانیان (دوره فیروز ساسانی) پنج روز پایان سال یا «پنجه» یا «اندرگاه» به آخر آبانماه افتاد، صدمین روز پس از آغاز زمستانِ بزرگ پنجماهه یا یکم آبانماه، همزمان با پنجم بهمنماه شد، پس نام آن را «نوسده» نهادند.(جشن سده، نشریه شماره۲ انجمن ایرانشناسی، ص۱۳/ گاهشماری در ایران قدیم، حسن تقیزاده، ص۲۱و۲۴)
۶- سده، (اسم مرکب از: سد= صد +ه، پسوند نسبت) به معنی منسوب به شماره سد (صد) است.
جشن سده یک دوره صد روزه است که درست پس از دوره چهل روزه (چله) آغاز میشود و تا نیمه اردیبهشت که جشن بهاربد یا جشن برداشت غله یا گاهنبار میانهسبز ادامه دارد.
در متون عربی و فارسی قدیم، سده را به صورت معرب سدق یا صدق نوشتهاند. (سده: دهخدا، نقل از آنندراج و غیاث) اما شکل دیگر آن «سده» نیز تا امروز همچنان متداول بوده است
براین پایه، صورت نخست این واژه «سدک» بوده است که به «سده» تغییر یافته است. پسآوای «ک» در اینجا نشانه نسبی است و منسوب بودن به صفت قبل از خود را بیان میکند و صفت را تبدیل به اسم میکند. مانند: زردک، سفیدک، سیاهک، سرخک.(کافنامه کسروی)
مهرداد بهار نیز سده یا سدک را واژهای اوستایی به معنای پیدایی میداند که خود میتواند اشاره به پیدایش آتش باشد.
۳.۵k
۱۰ بهمن ۱۴۰۰