پارت5🌈✨still with me

پارت5
لارا: به به سلام اقای کیم تهیونگ و خانم پارک نیا
نیا: وا چرا اینجوری صدامون میزنی
لارا: چون شما دیشب منو از خونه انداختین بیرون و معلومم نیست چه کثافت کاری ای با هم کردین
نیا: نترس ما هیچ کاری نکردیم ما فقط دوستیم تویی که عاشقشی
لارا: خیلی پستی نیا واقعا فکر نمیکردم انقد ادم فروش باشی و میزنه در گوش نیا
نیا: از درگیری خوشم نمیومد مخصوصا اگر اون ادم لارا باشه فکر نمیکردم منو بزنه سریع ازون منطقه دور شدم دماغم داشت خون میومد تهیونگم هی بدو بدو پشتم میومد وهی میگفت خوبی
نیا: اره خوبم مرسی باید فقط برم دستشویی
(نیا میره دستشویی و دماغشو تمیز میکنه و با دستمال خونارو  پاک میکنه  و میاد بیرون)
تهیونگ: نیااااا خوبیی؟
نیا: اره خوبم چه خبره دم در کلاس
تهیونگ: نمیدونم ببخشید که نتونستم ازت دفاع کنم
نیا: نه بابا چه حرفیه بیا بریم ببینیم چه خبره
همونجور که حدس میزدم لارا اینه همیشه که عصبانی میشه داشت قربتی بازی در میاورد رفتم بشینم تهیونگم اومد پیشم خیلی ریلکس بودم که این لج لارا رو در میاورد
یه هو با شتاب اومد سر میز من و ته
لارا: میا بیا یه مسابقه بدیم اگر تو برنده شدی تهیونگ مال من اگر نشدی هرگوهی میخوای بخور
نیا: من هزار بار گفتم من تهیونگو به عنوان دوست دوست دارم این تویی که عاشقشی و اون خودش دوست نداره تو دوست دخترش بشی منو الکی قاطی نکن حیف من که اینهمه دیروز بهت کمک کردم و از همین الان و همین لحظه خانم کیم لارا دوستی ما برای همیشه تمومه برای همیشههههه(داد و عربده)
چند هفته بعد*
نیا: مامانم همش سوال پیچم میکرد که لارا چرا نمیاد خونمون و چرا باهاش رفت امد ندارم نمیخوام بگم چه اتفاقی افتاده بین من و لارا پس فقط یه هدفون گذاشتم تو گوشم و اهنگو بلند کردم یه هو دیدم مامانم عربده کشون اومد بالا
نیا: چتههههه
م. ن: چار ساعته این پسره بنده خدا داره زنگ خونه رو میزنه کرییی
نیا: وای تهیونگ سلام خوبی ببخشید صدای اهنگ بلند بود نشنیدم مامان میتونی بری ممنون
( از این به بعد تهیونگو ته مینویسم و نیا هم ته ته یا ته صداش میکنه)
ته: سلام نیا خوبی؟ چرا چند روزه نمیای مدرسه؟
نیا: سلام مرسی خوبم اصلا حوصله مدرسه و ادما شو ندارم
تهیونگ: حتی من
نیا: تو با همه فرق داری تنها دوستمی
تهیونگ: مطمعنی من فقط یه دوستم؟
نیا: اره چطور؟
تهیونگ:.....

ادامه دارد.......


ایندفعه شرطا خیلی خیلی کمه
لایک:12

کامنت:10

ویو:1کا