کینه ایی🎧
کینه ایی🎧
Part:²³
سمت خونه متین حرکت کردیم که بلاخره رسیدیم
اونجا یه نگهبان داشت
که اینگیلیس بود
نگهبان:afandi you ki hasti
ترجمه:اقا شما کی هستید
_matin amini hastand
ترجمه:متین امینی هستند
نگهبان:yes befarmaiid
ترجمه:بله بفرمایید
_tamam
ترجمه:باشه
بعد از اینکه از نگهبانه رد شدیم ماشینو تو حیاط گذاشتیمو رفتیم تو
متین روی کاناپه نشسته بود
رفتم کنارش که در باره نیکا باهاش حرف بزنم
متین:بهههه سلام ارسلان اقا
_الان شدم اقا
متین:تو اقا بودی داداش
_اووووو
متین:بله اووووووو اینگیلیسی بلد بودی
_نه فقط تو بلدی با اون نگهبان اسکلت
متین:کجاش اسکله اصلا نمیخابه روزی ۱ ساعت
_یک ساعتم زیادشه کم کنش یه رب
متین:تو خیلییییی ظالمی داداش منننن
_خفشو تو رو قران اومدم موژدگونی بده
متین:چی بچه دار شدی
_باز زر زدی که
متین:ببخشید خب چیشد
_عروسیت مبارککک
متین:چی مننن من که زن نگرفتم
_نیکی
متین:وای قبول کرد
_خودش حس داشت بهت اقا خوشگله دلشو دزدیدی هااا
متین:اگه بلد نیستی دل بدزدی بگو یادت بدم
_پرو شدیا
متین:بودمم تو ندیدی
_تو خوبی
متین:بله دیگه پ چیییی
_چرا اخر حرفاتو کش میای
متین:عشقم میکشه نیکام میکشه
_اوققققق
متین:تو دیانا که بدترین
_من هیچ وقت از غرورم نمیگذرم کههه ابرومو لقد کنن بیام تو
من متین اقدر بحث کردیم که انگار نه انگار قرار بود بهش خبر بدم
خبرو که دادم با متین خداحافظی کردم و راه افتادیم تو راه خونه
.............
جیززززز
Part:²³
سمت خونه متین حرکت کردیم که بلاخره رسیدیم
اونجا یه نگهبان داشت
که اینگیلیس بود
نگهبان:afandi you ki hasti
ترجمه:اقا شما کی هستید
_matin amini hastand
ترجمه:متین امینی هستند
نگهبان:yes befarmaiid
ترجمه:بله بفرمایید
_tamam
ترجمه:باشه
بعد از اینکه از نگهبانه رد شدیم ماشینو تو حیاط گذاشتیمو رفتیم تو
متین روی کاناپه نشسته بود
رفتم کنارش که در باره نیکا باهاش حرف بزنم
متین:بهههه سلام ارسلان اقا
_الان شدم اقا
متین:تو اقا بودی داداش
_اووووو
متین:بله اووووووو اینگیلیسی بلد بودی
_نه فقط تو بلدی با اون نگهبان اسکلت
متین:کجاش اسکله اصلا نمیخابه روزی ۱ ساعت
_یک ساعتم زیادشه کم کنش یه رب
متین:تو خیلییییی ظالمی داداش منننن
_خفشو تو رو قران اومدم موژدگونی بده
متین:چی بچه دار شدی
_باز زر زدی که
متین:ببخشید خب چیشد
_عروسیت مبارککک
متین:چی مننن من که زن نگرفتم
_نیکی
متین:وای قبول کرد
_خودش حس داشت بهت اقا خوشگله دلشو دزدیدی هااا
متین:اگه بلد نیستی دل بدزدی بگو یادت بدم
_پرو شدیا
متین:بودمم تو ندیدی
_تو خوبی
متین:بله دیگه پ چیییی
_چرا اخر حرفاتو کش میای
متین:عشقم میکشه نیکام میکشه
_اوققققق
متین:تو دیانا که بدترین
_من هیچ وقت از غرورم نمیگذرم کههه ابرومو لقد کنن بیام تو
من متین اقدر بحث کردیم که انگار نه انگار قرار بود بهش خبر بدم
خبرو که دادم با متین خداحافظی کردم و راه افتادیم تو راه خونه
.............
جیززززز
۱.۲k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.