پرنس بی احساس
ادامه part:15
از زبان جونگ کوک
همینطور صورتش رو لمس می کردم بهش خیره شدم بودم
که یکم تکون خورد
دستمو کشیدم سریع ای وای نکنه بیدارش کردم
چشماشو باز کرد و باهاش چشم تو چشم شدم
ای داد بی داد چی باید بهش می گفتم؟
سریع از روی مبل بلند شد و با تعجب گفت: سرورم؟
بلند شدم و هول کرده بودم نمیدونستم چی باید بگم همینطوری گفتم: یه حشره روی صورتت بود
دستشو روی صورتش گذاشت و گفت: ممنونم سرورم
ادامه داد: عذرخواهی می کنم که اینجا خوابم برد قولم میدم دیگه تکرار نشه
و مثل فشفشه در رفت
هوففف ایست قلبی کردم نزدیک بود آبروم بره
از زبان ا/ت
تا اتاقم با تمام سرعت دویدم یا پرنس جونگ کوک
چرا یهو باید چشمامو باز کنم و پرنس بالای سرم باشه؟
(بازم میگم یا پرنس مثل همون یا علی خودمونه واسه ا/ت)
قلبم داشت از حلقم بیرون میومد محکم و تند می تپید
فکرشو بکن چشماتو باز کنی و مردی که توی رویاهاته و کل زندگیتو گرفته..مردی که خیلی عاشقشی انقدر فاصله کمی باهات داشته باشه..
از زبان جونگ کوک
همینطور صورتش رو لمس می کردم بهش خیره شدم بودم
که یکم تکون خورد
دستمو کشیدم سریع ای وای نکنه بیدارش کردم
چشماشو باز کرد و باهاش چشم تو چشم شدم
ای داد بی داد چی باید بهش می گفتم؟
سریع از روی مبل بلند شد و با تعجب گفت: سرورم؟
بلند شدم و هول کرده بودم نمیدونستم چی باید بگم همینطوری گفتم: یه حشره روی صورتت بود
دستشو روی صورتش گذاشت و گفت: ممنونم سرورم
ادامه داد: عذرخواهی می کنم که اینجا خوابم برد قولم میدم دیگه تکرار نشه
و مثل فشفشه در رفت
هوففف ایست قلبی کردم نزدیک بود آبروم بره
از زبان ا/ت
تا اتاقم با تمام سرعت دویدم یا پرنس جونگ کوک
چرا یهو باید چشمامو باز کنم و پرنس بالای سرم باشه؟
(بازم میگم یا پرنس مثل همون یا علی خودمونه واسه ا/ت)
قلبم داشت از حلقم بیرون میومد محکم و تند می تپید
فکرشو بکن چشماتو باز کنی و مردی که توی رویاهاته و کل زندگیتو گرفته..مردی که خیلی عاشقشی انقدر فاصله کمی باهات داشته باشه..
۲۵.۸k
۰۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.