شب پشت شیشه های پنجره
شب پشت شیشههای پنجره
سُر میخورد
و با زبان سردش
ته مانده های روز رفته را
به درون میکشید
من از کجا می آیم؟
که این چنین به بوی شب آغشته ام !
سُر میخورد
و با زبان سردش
ته مانده های روز رفته را
به درون میکشید
من از کجا می آیم؟
که این چنین به بوی شب آغشته ام !
۷۱۸
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.