عباس-تو هیچ وقت دختر علاقه من نبودی تو فقط شبیه دختری بود
عباس-تو هیچ وقت دختر علاقه من نبودی تو فقط شبیه دختری بودی که عشقم بود زندگیم بود ولی منو به یه معتاد فروخت حالا تو بایدتاوان کار اونو بدی تاوان سنگینی هم باید بدی
و رفت همه چیز برام تار شدخونه داشت دورسرم میچرخیدنفسم قطع شد ودیگه چیزی نفهمیدم
*عباس* خاک تو سر من کنن این حرفاروزدم ولی برای ارزو بهتره که باور کنه هرچی ازمن دورتربشه واسه خودش بهتره
همینجور با خودم درگیر بودم که صدای جیغ نرگس خانم شنیدم دویدم سمت خونه دیدم ارزو با صورتی کبود افتاده وسط خونه خودمو رسوندم بهش بغلش کردم ولی خدای من ارزوی من نفس نمی کشید
قسمتی از رمان.https://t.me/joinchat/AAAAAFLeRuR-5kYA4sqSEA
و رفت همه چیز برام تار شدخونه داشت دورسرم میچرخیدنفسم قطع شد ودیگه چیزی نفهمیدم
*عباس* خاک تو سر من کنن این حرفاروزدم ولی برای ارزو بهتره که باور کنه هرچی ازمن دورتربشه واسه خودش بهتره
همینجور با خودم درگیر بودم که صدای جیغ نرگس خانم شنیدم دویدم سمت خونه دیدم ارزو با صورتی کبود افتاده وسط خونه خودمو رسوندم بهش بغلش کردم ولی خدای من ارزوی من نفس نمی کشید
قسمتی از رمان.https://t.me/joinchat/AAAAAFLeRuR-5kYA4sqSEA
۱.۱k
۱۸ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.