شهید شهروز مظفری نیا
#شهید_شهروز_مظفری_نیا
آرزوی برادرم این بود که در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها دفن شود و خوشبختانه با هماهنگیهای صورتگرفته با تولیت آستان مقدس کریمه اهلبیت(س) و سپاه استان قم این امر محقق شد.
━━━💠🌸💠━━━
مهربان و خوشاخلاق بود و دست به خیر داشت؛ حتی وقتی که خسته از مأموریت و کار برمیگشت اگر احساس میکرد کسی چه پدر و مادر و چه غریبه به کمکش نیاز دارند لباس از تن بیرون نمیآورد و به کمک و خدمت میشتافت.
━━━💠🌸💠━━━
بااین روحیه، اخلاق خصوصیاتی که برادرم داشتند، ما خودمون رو آماده کرده بودیم برای هر اتفاقی،حتی شهادت😭 که بزرگترین افتخار برای ایشون بود😭
━━━💠🌸💠━━━
برای استقبال از پیکر مطهر برادرم در مشهدالرضا (ع) حاضر شدیم😭، در اینجا و جوار مضجع شریف امام علی بن موسی الرضا (ع) انتظار میکشیم تا پیکر مطهر برادر عزیزم را زیارت کنیم.😭
━━━💠🌸💠━━━
💠به روایت از مادربزرگوارم:
پسرم آقا شهروز ، خیلی باخدا وباایمان بودند😭 خیلی سردار سلیمانی رو دوست داشتند و عاشق سرداربودند😭
خیلی دلش برای سردار می سوخت،می گفت سردار شب وروز داره برای ما زحمت می کشه😭 هرجا سردار می رفتند همراهش بودند😭
⬇️⬇️⬇️⬇️
پسرم دوتا دختر داشتند، فرزند سوم شون در راه هست😭 می گفت مادر بچه من متولد بشه من اون موقع نیستم 😭 باید خودت هوای همسر و بچه هام رو داشته باشی و مراقب شون باشی😭
#شهیدان_هویت_جاویدان_تاریخ
آرزوی برادرم این بود که در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها دفن شود و خوشبختانه با هماهنگیهای صورتگرفته با تولیت آستان مقدس کریمه اهلبیت(س) و سپاه استان قم این امر محقق شد.
━━━💠🌸💠━━━
مهربان و خوشاخلاق بود و دست به خیر داشت؛ حتی وقتی که خسته از مأموریت و کار برمیگشت اگر احساس میکرد کسی چه پدر و مادر و چه غریبه به کمکش نیاز دارند لباس از تن بیرون نمیآورد و به کمک و خدمت میشتافت.
━━━💠🌸💠━━━
بااین روحیه، اخلاق خصوصیاتی که برادرم داشتند، ما خودمون رو آماده کرده بودیم برای هر اتفاقی،حتی شهادت😭 که بزرگترین افتخار برای ایشون بود😭
━━━💠🌸💠━━━
برای استقبال از پیکر مطهر برادرم در مشهدالرضا (ع) حاضر شدیم😭، در اینجا و جوار مضجع شریف امام علی بن موسی الرضا (ع) انتظار میکشیم تا پیکر مطهر برادر عزیزم را زیارت کنیم.😭
━━━💠🌸💠━━━
💠به روایت از مادربزرگوارم:
پسرم آقا شهروز ، خیلی باخدا وباایمان بودند😭 خیلی سردار سلیمانی رو دوست داشتند و عاشق سرداربودند😭
خیلی دلش برای سردار می سوخت،می گفت سردار شب وروز داره برای ما زحمت می کشه😭 هرجا سردار می رفتند همراهش بودند😭
⬇️⬇️⬇️⬇️
پسرم دوتا دختر داشتند، فرزند سوم شون در راه هست😭 می گفت مادر بچه من متولد بشه من اون موقع نیستم 😭 باید خودت هوای همسر و بچه هام رو داشته باشی و مراقب شون باشی😭
#شهیدان_هویت_جاویدان_تاریخ
۴.۰k
۲۸ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.