ما کلی انرژی میزاریم پایی فیکا که شما لذت ببرین ومام با ن
ما کلی انرژی میزاریم پایی فیکا که شما لذت ببرین ومام با نظرات شما انرژی میگیریم نظر بدین
درضمن چون شنبه نمیتونستم بزارم الآن گذاشتم
#Devilish_Angel_wanted #پارت5
نینا
که.اینطوربک.بکی به من میخندی هان؟
خیل خاب نشونت میدم یه من ماست چقدر.کره میده خوشگل پسر
کیکو همینطوری میچووندم تو دهنم وییی خیلی خوشمزه اس
بک:من میرم بخوابم خسته ام
من:باشهههههه
تموم شدش خوب خوب حالا وقته تلافیه به چهره تویی.خابش.خیره بودم پسرا هم.هنوز نیومده بودن خوب پس حله هرچی مواد خوراکی دم دستم بود هرچیم.تو کیفم لوازم آرایش که بود اما تقریبا هیچ بود نقاشی کردم.صورتشو بعدم.به شاهکار هنریم نگاه کردم باگوشیش که با لمس انگشت اشارش باز.شد چندتا عکس سلفی گرفتم گذاشتم رویی پس.زمینش و رفتم تو حیاط(آیینه خدا اگه بهم فوش بدین) به گردنبدم نگا کردم چرا یهو.داد زدم راجبش جبهه گرفتم دستمو بردم سمتش که با داد بکهیون و صدایی خنده بقیه دستم کوتاه شدش
بکهیون:میکشمت دختره بی تربیت
شیومین:آروم آروم بیا آب بخور
بکهیون:بکش بینم.اونور
اومد تو حیاط همش پخش.شده بود رو صورتش شبیه جادوگرا شده بود
منو میگی همونجا ولو شدم رئ زمین قش قش بخند که میخندی ها این غار باز دهنم باز بود
یهو یه چیزی گوشم کشید
من:آخ آخ ولم کن ولم کن
بکهیون:بگو ببخشید
من:اوهوک امر دیگه عمراااا
محکم تر کشید
من:آخ آخ ولم کن ولم کن
بکهیون:بگو زود تند سریع غلط کردم
من:غلط کردی
بکهیون:نه بگو تو غلط کردی
من:غلط کردی
محکم تر کشید آی دیگه داشت اشکم درمیومد خودشه شروع کردم به اشک تمساح ریختن چشاش گشاد شد سریع ولم کرد
چان:هیع چیکارش کرد بک
بکهیون:هیچی باور کن
من:آره عمم بود گوشمو این گوش خر داشت دراز میکرد فیشش
(چیه اشک تمساح بازم آب بینی داره)
کای:حالا یه کاری کرد تو باید گوشاشو بکشی این معلمایی کلاس اولی
بلندم کردن جلو تر از من رفتن سمت خونه برگشتم زبونمو برایی بک درآوردم چشاش گشاد شد دوباره چشاش تنگ کرد برام خط ونشون کشید
درضمن چون شنبه نمیتونستم بزارم الآن گذاشتم
#Devilish_Angel_wanted #پارت5
نینا
که.اینطوربک.بکی به من میخندی هان؟
خیل خاب نشونت میدم یه من ماست چقدر.کره میده خوشگل پسر
کیکو همینطوری میچووندم تو دهنم وییی خیلی خوشمزه اس
بک:من میرم بخوابم خسته ام
من:باشهههههه
تموم شدش خوب خوب حالا وقته تلافیه به چهره تویی.خابش.خیره بودم پسرا هم.هنوز نیومده بودن خوب پس حله هرچی مواد خوراکی دم دستم بود هرچیم.تو کیفم لوازم آرایش که بود اما تقریبا هیچ بود نقاشی کردم.صورتشو بعدم.به شاهکار هنریم نگاه کردم باگوشیش که با لمس انگشت اشارش باز.شد چندتا عکس سلفی گرفتم گذاشتم رویی پس.زمینش و رفتم تو حیاط(آیینه خدا اگه بهم فوش بدین) به گردنبدم نگا کردم چرا یهو.داد زدم راجبش جبهه گرفتم دستمو بردم سمتش که با داد بکهیون و صدایی خنده بقیه دستم کوتاه شدش
بکهیون:میکشمت دختره بی تربیت
شیومین:آروم آروم بیا آب بخور
بکهیون:بکش بینم.اونور
اومد تو حیاط همش پخش.شده بود رو صورتش شبیه جادوگرا شده بود
منو میگی همونجا ولو شدم رئ زمین قش قش بخند که میخندی ها این غار باز دهنم باز بود
یهو یه چیزی گوشم کشید
من:آخ آخ ولم کن ولم کن
بکهیون:بگو ببخشید
من:اوهوک امر دیگه عمراااا
محکم تر کشید
من:آخ آخ ولم کن ولم کن
بکهیون:بگو زود تند سریع غلط کردم
من:غلط کردی
بکهیون:نه بگو تو غلط کردی
من:غلط کردی
محکم تر کشید آی دیگه داشت اشکم درمیومد خودشه شروع کردم به اشک تمساح ریختن چشاش گشاد شد سریع ولم کرد
چان:هیع چیکارش کرد بک
بکهیون:هیچی باور کن
من:آره عمم بود گوشمو این گوش خر داشت دراز میکرد فیشش
(چیه اشک تمساح بازم آب بینی داره)
کای:حالا یه کاری کرد تو باید گوشاشو بکشی این معلمایی کلاس اولی
بلندم کردن جلو تر از من رفتن سمت خونه برگشتم زبونمو برایی بک درآوردم چشاش گشاد شد دوباره چشاش تنگ کرد برام خط ونشون کشید
۹.۴k
۲۴ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.